در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Wittgenstein 1993... لطفا منتظر بمانید ...
درامی از زندگی فیلسوف مطرح لودویگ ویتگنشتاین
دراماتیزه کردن ، به سبک تئاتر مدرن ، از زندگی و اندیشه لودویگ ویتگنشتاین ، فیلسوف متولد وینی متولد کمبریج (1951-1889) ، که علاقه اصلی او ماهیت و محدودیت های زبان بود. مجموعه ای از طرح ها روند زندگی او را از دوران کودکی ، از دوران جنگ جهانی اول ، تا استادیار نهایی وی در کمبریج و ... به تصویر می کشد
نمایشی به سبک تئاتر مدرن از زندگی و اندیشه لودویگ ویتگنشتاین (1951-1889) فیلسوف متولد وین و تحصیلکرده در کمبریج که علاقه اصلی او ماهیت و محدودیت های زبان بود. یک سری از...
فیلم نگاهی به زندگی و افکار فیلسوف متولد ونیز و تحصیلکرده کمبریج،"لودویگ ویتگنشتاین" ،کسی که علاقه اصلی اش طبیعت و محدودیتهای زبان بود...
دانلود فیلم Wittgenstein 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
علیرغم این واقعیت که هیچ نشانی از سبک جسورانه و اکتشافی وجود ندارد که درک ژارمن، صنعتگر و تهیهکننده فیلم، این تاریخچه منحصربهفرد از دانشمند محبوب لودویگ ویتگنشتاین را جمعآوری کرده است، نمیتوان از مرکز جزئی و غیراصولی که فیلم ارائه میکند، کمی ناامید شد. برای نگرانی های واقعی این شخص باورنکردنی و زمین شکن. همانطور که مفسر گذشته بیان می کند، در صورتی که شما (مثل من) به ندرت چیزی در مورد بنیان فلسفی یا شخصی انسان ویتگنشتاین می دانید، Wittgenstein واقعاً در روش ساختن ارائه می دهد. هرگز به جمعیت این فرصت را ندهید که درک واقعی شخص یا موقعیت های زندگی او را به دست آورند، به جز چند صحنه کوتاه برای بیان یک بیانیه. این فقدان داده و بهبود مسئله دشواری است که به شدت به فیلم لطمه می زند و موضوعی است که باید به ژرمن و نویسندگان اعتبار داد. Caravaggio (1986)، Jarman در اینجا واقعیت های جاری را نادیده می گیرد و با تفکر ثانویه تا حد زیادی در مورد ساختارشکنی فردی تصمیم می گیرد. به همان اندازه احترامی که من برای جدا شدن رئیس از محدودیتهای معمولی غیرقابل خم شدن تصاویر شخصی که به نظر میرسد با اجبار جمعیت را در یک دوره دو ساعته بیعیب و خوراکی تغذیه میکند، دارم، به رویکرد او برای جابهجایی منظم احترام نمیگذارم. تمرکز از هر گونه توانایی خلاقانه یا علمی واقعی، به ارزیابی های به ظاهر بسیار کم اهمیت و هیجان انگیز از تمایلات جنسی. در میان صحنههای جدی تلاش ویتگنشتاین که بیپایان تلاش میکند تا فرضیههایش را برای عموم مردم روشن کند، یا گروههای شگفتانگیزی که در آن حقیقت از هم جدا میشود و طیف گستردهای از تصاویر عجیب و غریب مجاز به پخش شدن از صفحه نمایش هستند، توالیهای زائد و بیمعنی وجود دارند که در آنها وجود دارد. ویتگنشتاین و معشوقهاش در فیلم Wittgensteinی غوطهور میشوند یا اختلافات غیرمادی دارند که تفسیری همجنسباز از یک رام کام هالیوود را مرور میکند.
آنچه ما از فیلم دریافت میکنیم اساساً ویتگنشتاین بهعنوان مردی تحقیرآمیز، خودخواه و بیاهمیت است که مخالف سرزنش بچههایی که نمیتوانستند طرز تفکر فوقالعاده زیرکانهاش را باز کنند و شاداب نبودند، به جز در صورتی که در اطرافش پراکنده میشد، نبود. در حال حاضر، این ممکن است فقط یک بیانیه گمراهکننده باشد، اما از آنجایی که ما هرگز با حقیقت کامل آشنا نمیشویم، این تفسیر گیجکننده، هدف اصلی است که میتوانیم بسازیم، که برای یک رقم واقعی و قابل تأیید قابلتوجه بسیار پایینتر از استاندارد است. به هر حال در اینجا یک کیفیت رستگاری وجود دارد، و مانند همیشه با ژرمن، در نمایش بصری فیلم وجود دارد. پلان فیلم هرگز بیش از حد پر زرق و برق نیست و هرگز مانع داستان نمی شود، هنوز هم قوی، خلاقانه و فوق العاده قابل توجه است. در مواجهه با یک برنامه خرج کوچک، محدودیت های تلویزیون انگلیسی و جدول زمانی فیلمبرداری کمی بیش از پانزده روز، اکثر تهیه کنندگان فیلم فیلمی را ارائه می کردند که اصلاً ذهن خلاق بصری نداشت. ژرمن به هر حال آن آزمون را انجام داد و یکی از حیرت انگیزترین برخوردهای بصری را در هر نقطه ثبت شده انجام داد. و همه در محدوده یک انبار لندن.
البته، بسیاری با استفاده از ذهن خلاقانه در حین تماشای فیلم تمسخر خواهند کرد - - من که در ترکیبی از ایده های عالی و MTV از شیر گرفته شده ام، ، در پایان روز، نبردی را دنبال کرد تا از اعتدال پلان تنظیم شده یا تفاوت گیج کننده بین تصویر و صدا نگاهی بیندازید - با این حال با فرض اینکه کمی عمیق تر به نظر برسید، تأثیر سیستم دراماتیک ژرمن جای خود را می دهد. انبوهی از ظرافت های پنهان شده این فیلمی است که در آن صحنه های بصری ذهن خلاق را جذب می کند، صرف نظر از اینکه داستان این کار را نمی کند. ایجاد یک حس فوق العاده ملموس مانند نحوه مدیریت لارس فون تریر فیلم Dogville (2003). وقتی فیلم تمام شد، قسم میخورید که صحنهها و عکسهایی را دیدهاید که واقعاً ظاهر نشدند، عکسهایی که به سادگی در تخیل شما قاب شدهاند.
ویتگنشتاین (1993) توانایی ایجاد یک هوای احمقانه را نشان میدهد. یک محیط کنترل شده و ظرفیت انتقال حسی از طول زندگی به طرح بصری که نشان می دهد چگونه می توان هم داستان و هم شخص را دوام آورد. در هر صورت، ممکن است خیلی بیشتر از این بوده باشد - رویکرد خودخواهانه و دمدمیانگیز ژرمن حاکی از آن است که ما به سختی میتوانیم آنچه را که ممکن است بوده است درک کنیم. در صورتی که ژرمن نیاز خود را برای خودارزیابی کنترل کرده بود و به همان اندازه که با شمایل نگاری انجام داد، ذهن خلاق خود را در محتوا به کار می برد، ممکن بود یک کار بزرگ را بررسی کنیم. آنچه ما داریم اساساً آزمایشی عجیب، گیجآمیز، جذاب، هرچند متناقض است که ناظر را به احساسات واقعاً آمیخته رها میکند.
دانلود فیلم Wittgenstein 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این نوعی از داستان زندگی است که در آن قهرمان (به عنوان یک جوان) خانواده خود را با دوربین آشنا می کند و آنها به طور جداگانه به بالا رفتن از یک فاز و جمع شدن دور یک پیانو ادامه می دهند. نمایشی است، ناچیز، و غالباً چند وسیله بر روی یک صحنه تاریک و پر نشده سازماندهی شده است: ویتگنشتاین در رختخواب با عزیزش، مشاجرات دور یک میز، تخته سیاه با چند صندلی دور آن جایی که او تدریس می کرد.
پس از یک دوره تماشای فیلم در مغز متفکران مشهور به آن رسیدم: سقراط، آگوستین، پاسکال، دکارت. همه آنها توسط تهیه کننده مشابه، روسلینی، به پایان رسید، و آنها بخش فکری بسیار کافی را در برابر گلدوزی های هوشیارانه تاریخ گنجانده بودند. در مقابل، ما تکههایی از این ایده را کشف کردیم، بدون دیدگاه و فقط یک تاریخ مشکوک: مردی که در گروه سرباز به تنهایی یک کانال جنگ جهانی اول را تأسیس میکند و غیره. به آن رویایی می گویند. بیشتر میتوان آن را عجیب و غریب، اساساً فراری نامید.
چیزی که در آن سریال غایب بود، به نظرم در نظر گرفتن کسی بود که بعدها و در حالت ایدهآل از صد سال خودمان بود. به درستی تنها موردی که پیدا کردم مربوط به ویتگنشتاین بود که شاید تصمیم خودم نیز بوده باشد. به طور غیرمنتظره ای ویتگنشتاین در مقایسه با دیگران با آنچه در کار دیگر با شروع با سقراط به تصویر کشیده شد، تطبیق بهتری دارد: جذب نقاط بریده به عقل به عنوان آنچه می توان معقولانه گفت، تجسم آنچه در طرف مقابل است.
تحسین او برای نودل فلسفی (که در اشتیاق برای یک منطق اساسی یافت می شود)، امتناع از درهم ریختن اطلاعات علمی در مورد ارسطو و این که طرز تفکر فقط افکار را مبهم می کند، در هر یک از اینها او باید قابل مشاهده باشد تا مطابق با سقراط باشد. مستقیماً به سفر برای یک زندگی اخلاقی کامل.
جزئیات منطقی ریاضی او در کنار آن مکتبی که برای مکانیک حقیقت بر آنها تکیه داشت ناپدید شده است، آنچه در واقع فریبنده این است: این ایده میتوانیم تلاش کنیم آشکارا درباره چیزهایی که میتوانیم صحبت کنیم، و عمیقتر چیزی در طرف مقابل آن (که باید در مورد آن سکوت کنیم) به روی ما باز میشود. کار او شاید از نظر ظرافت تاریک بود، یک کشش. با این حال در گستره وسیع آن بسیار جذاب است. نه به این دلیل که این یکی از نمایش های غیرمنتظره است، بلکه با توجه به این واقعیت که تخصص بیش از حد ساده است.
این طور نیست که همجنس گرایی آنقدر کانونی نیست که مشتریان متعددی احتمالاً ناله می کنند. این است، با این حال تهیه کننده فیلم مخالف این است که این موضوع کاملاً برای مرد منطقی باشد. این باعث می شود که او هر چیزی را به عنوان کسی که در یک تئاتر کسل کننده به دنبال دست معشوقش می گردد، دلپذیر می کند، با این حال گفته نمی شود که دلیل واقعی فشار باشد، که ماموریت وجود شفافیت باقی می ماند.
ما واقعاً فقط یک طرح ناخوشایند از ایده دریافت می کنیم. با این حال، من شما را تشویق میکنم که فیلم مربوط به دکارت را که من متوجه شدم، چند برابر طولانیتر و با کاغذ گستردهای بارگذاری شده است، اشتباه کنید، و شما چیزی شبیه به یک طرح را در آنجا خواهید دید. پس از همه طرح های ویتگنشتاین است که فریب می دهد. این یک تصویر غیرقابل انکار است پس این هم نیست.
نه، برای من، مشکل اصلی این است که رسانه واقعی زندگی، زبان عجیبتری را ارائه میکند (غالباً ترین زبانی که نزدیک به تجربه خصوصی میشناسیم) تا به آرامی کیفیت آن را به تصویر بکشد. چیزهایی که منطق می تواند ساکت بماند. عشق، پرسش، بودن، این ابهام بزرگ که به روی ما باز می شود. پروژه مرد بهترین دریچه برای چنین بررسی هایی است.
(به عبارت دیگر، برای من مشکلی نیست که ما در مورد ویتگنشتاین واقعی خیلی کم می یابیم تا بتوانیم او را درک کنیم. ویتگنشتاین به احتمال زیاد از این چشمانداز که درک بیشتر او را به معنای واقعی بودن میسازد، کمکم حرفهایش میزند. br/>
فیلم با تاییدی قوی (در بستر مرگ) دقیقاً در این مورد پایان مییابد. دنیایی که ذهن پیشرفته ما، معقول، معطوف به دانستن آن، تلاش میکند تا در یخ درخشان منجمد شود، با این حال قدمی روی یخ میگذارد و شما بر پشت خود فرود میآیید، هیچ سایشی وجود ندارد. نه، این واقعیت کنونی را باید با تمام فرسایش مشکوکش در آغوش گرفت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.