در سان فرانسیسکو، یک نقاش کارتون بنام «رابرت گریاسمت» (جیک جینلنهال) به یک کارآگاه آماتور تبدیل شده و غرق در گرفتن رد قاتلی سریالی بنام «زودیاک» میشود.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، یک کاریکاتوریست مطرح در سن فرانسیسکو برای دستگیری یک قاتل سریالی به نام «زودیاک»، فعالیت خود به عنوان یک کارآگاه آماتور را آغاز میکند و...
شمال کالیفرنیا. قاتل زنجیره ای معروف به «زودیاک» آزادانه به جنایت های خود ادامه می دهد. بسیاری از خبرنگاران و مأموران پلیس به دنبال کشف هویت واقعی او هستند تا این که کاریکاتوریستی به نام «رابرت گری اسمیت» (جیلنهال) درگیر پرونده می شود و با وسواس به جست و جوی قاتل می پردازد…
بین سالهای 1968 تا 1983، یک کاریکاتوریست از سانفرانسیسکو به یک کارآگاه آماتور تبدیل میشود که وسواس زیادی برای ردیابی قاتل زودیاک دارد، فردی ناشناس که کالیفرنیای شمالی را با قتلهایی به وحشت میاندازد.
یک قاتل سریالی در منطقه خلیج سانفرانسیسکو با نامه ها و پیام های رمزنگاری خود پلیس را فریب می دهد. ما محققان و خبرنگاران را در این گزارش با خیالی آسوده از پرونده واقعی 1970 دنبال می کنیم ، در حالی که آنها به جستجوی قاتل می پردازند ، دچار وسواس این پرونده می شوند. بر اساس کتاب رابرت گریسمیت ، تمرکز فیلم زندگی و شغل کارآگاهان و افراد روزنامه است
زودیاک؛ فیلمی معمایی مهیج به کارگردانی دیوید فینچر و بازیگری جیک جیلنهال، رابرت داونی جونیور و مارک رافلو است. در سان فرانسیسکو، یک نقاش کارتون بنام «رابرت گریاسمت» (جیک جینلنهال) به یک کارآگاه آماتور تبدیل شده و غرق در گرفتن رد قاتلی سریالی بنام «زودیاک» میشود…
یک قاتل سریالی در سان فرانسیسکو نیروی پلیس را با نامه ها و پیامهای رمزنگاری شده خود مورد تمسخر قرار می دهد.فیلم داستان خبرنگاری را روایت می کند که علاقه بسیار زیادی به پیدا کردن قاتل دارد و...
قاتلی که پسر و دختری را در اتومبیل خود کشته است به روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل نامه میفرستد و خود را به عنوان قاتل معرفی میکند. قتلهای دیگری پس از آن اتفاق میافتد و قاتل، نامههای دیگری به روزنامه میفرستد. کاریکاتوریست جوان روزنامه سرنخهایی در این نامهها پیدا میکند و …
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بین دسامبر 1968 و اکتبر 1969 ، یک قاتل زنجیره ای ، که خود را زودیاک نامیده بود ، در شمال کالیفرنیا فعالیت کرد ، پنج نفر را که قاتل شده بود ، به قتل رساند ، گرچه قربانیان بالقوه دیگری نیز پیشنهاد شده اند. تا سال 1974 ، قاتل همچنان به طعنه زدن به پلیس و رسانه ها با یک سری نامه های دست ساز تهدیدآمیز و تهدیدآمیز ادامه می داد که در یکی از آنها تهدید به اعدام کامل یک اتوبوس از کودکان مدرسه بود. زودیاک ظاهراً نام او را از مارک ساعت مچی گرفته و انگیزه او برای کشتن - پیشنهاد شده توسط رمزنگاری که همراه با یک نامه ارسال کرده بود - از "خطرناکترین بازی" ، یک داستان کوتاه معروف از ریچارد کانل گرفته شده است که در آن یک شکارچی بازی به شکار انسان روی می آورد زیرا آنها تنها معدن سنگین مهارت او هستند. علی رغم تلاش بیشتر اداره پلیس سانفرانسیسکو ، و محققان دیگری مانند نویسنده رابرت گریاسمیت ، هویت واقعی زودیاک دست نیافتنی تا امروز یک رمز و راز باقی مانده است.
پس از موفقیت چنین فیلم هایی کارگردان دیوید فینچر در نقش "Se7en" ، "Fight Club" و "Panic Room" دید خود را از تریلرهای مستقیم دور کرده و به رمان جنایت واقعی رابرت گریاسمیت ، "زودیاک" افتاده است. زودیاک با اقتباس از جیمز وندربیلت در 4 ژوئیه 1969 با تیراندازی به مایکل مگو (لی نوریس) و دارلین فرین (سیارا هیوز) توسط مجرمی که در سایه ها پنهان مانده آغاز به کار می کند. پس از آنکه قاتل نامه ای مضحک به "سان فرانسیسکو کرونیکل" ارسال کرد ، گزارشگر جنایی پاول اوری (رابرت داونی جونیور) مامور پیگیری پرونده می شود ، در حالی که کارتونیست روزنامه رابرت گریاسمیت (جیک جیلنهال) علاقه جدی به قاتل دارد. پس از پنجمین قتل زودیاک ، راننده تاکسی ، پل لی استین ، راننده تاکسی در 11 اکتبر 1969 ، بازرس دیوید توشی (مارک روفالو) از SFPD تلاش می کند تا قاتل زنجیره ای را ردیابی کند ، تمایل او به یک وسواس تبدیل می شود که بعدا تهدید به نابودی زندگی او می شود.
این امکان وجود دارد که برخی از بینندگان ، که منتظر یک فیلم قاتل زنجیره ای شیک و شیک در هالیوود هستند ، از "زودیاک" ناامید شوند ، زیرا فینچر تصمیم گرفته است تا حد زیادی بر روی چگونگی نابودی زندگی شکار قاتل تمرکز کند از کسانی که سعی می کنند او را به دادگاه برسانند. ما در مورد خود قربانیان فقط مدت کوتاهی معطل می شویم ، و خودکشی ها قبل از اواسط فیلم انجام می شوند. فینچر با یادآوری مداوم ما که این یک داستان واقعی است ، و با دقیق نگه داشتن توجه به جزئیات تا آنجا که ممکن است ، یک رویه کاملاً جذاب پلیس را طراحی کرده است ، که در آن جستجوی وسواسی اما بیهوده قاتل بیشتر از خود قتل ها جذب می شود. با وجود یک معمای حل نشده از پرونده زندگی واقعی ، پایان کار در مورد هویت قاتل به نتیجه گیری محکمی نمی رسد ، اگرچه با ارائه شواهد موجود در زودیاک ، فیلم می تواند حس خاصی از حل و فصل را به طور موثر منتقل کند اجتناب از ضد اوج که تقریباً اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. تفریح دقیق در تحقیقات جنایی ، متشکل از مکالمات شخصی و تلفنی شخصیت ها ، سبک ساخت فیلم "زودیاک" با فیلم هایی مانند "همه مردان رئیس جمهور" (1976) ساخته آلن جی پاکولا ، نظریه های مشابهی را نشان می دهد که فینچر به هواداری خود اعتراف می کند.
بازیگری همه افراد درگیر در "زودیاک" یک دارایی واقعی را اثبات می کند. داونی جونیور به عنوان گزارشگر طعنه آمیز و شوخ طبعی تاریکی ، پائول اوری ، که بعداً به دوره های نگران کننده اعتیاد به الکل می رسد ، بسیار عالی است. مارک روفالو ، ارائه بهترین عملکرد در زودیاک ، در نقش دیوید توشی ، که سالها بیهوده تلاش کرد تا زودیاک را به دادگاه کشاند ، پرونده ای که تهدید می کند جان او را به خطر می اندازد ، عالی است. جیک جیلنهال ، اگرچه شاید فاقد حضور همبازیانش باشد ، اما به عنوان رابرت گریاسمیت قابل توجه است که تثبیت وی با قاتل سریالی باعث می شود تا او دو کتاب غیر داستانی پرفروش در مورد این موضوع بنویسد که زودیاک بر اساس آن ساخته شده است.
جان کارول لینچ به عنوان آرتور لی آلن ، شماره یک مظنون این قتل ها و تنها کسی که به طور جدی توسط کارآگاهان مورد تحقیق قرار گرفته است ، بسیار ناراحت کننده است. علن علیرغم مواجه شدن با شواهد آشکار به ظاهر ملعون ، قاطعانه قاتل زودیاک را انکار کرد و مقایسه دست خط (و اخیراً آزمایش DNA) نتایج منفی به همراه داشت. گريزميت ، متقاعد شد كه آلن بايد قاتل باشد ، و صحنه اي كه وي او را رديابي مي كند تا "به چشمانش نگاه كند ... تا بداند كه اوست" بسيار م effectiveثر است. این لحظه ای است که در آن گریاسمیت خود را از چنگال معمای زودیاک رها می کند و به او اجازه می دهد زندگی خود را بازپس بگیرد. به منظور تردید در شناسایی هویت قاتل ، فینچر از سه بازیگر مختلف برای به تصویر کشیدن زودیاک برای صحنه های مختلف قتل (ریچموند آرکت ، باب استیفنسون ، جان لسی) ، براساس توصیفات شاهد از هر یک از حوادث استفاده کرد. قابل توجه است که از جان کارول لینچ در هیچ یک از این سکانس ها استفاده نشده است.
فیلمبرداری عالی هریس ساویدس به زیبایی اوضاع و سبک اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در آمریکا را به تصویر می کشد. جالب اینکه ، ساویدس برای فیلمبرداری زودیاک از دوربین دیجیتال تامسون وایپر فیلم استریم استفاده کرد ، که قبلاً توسط مایکل مان در فیلم Zodiac هایی مانند "وثیقه" و "معاون میامی" به کار گرفته شده بود ، اگرچه "زودیاک" اولین فیلم بلند هالیوود است زودیاک به طور کامل در قالب داده های دیجیتال فشرده نشده وایپر گرفته می شود. اگرچه انتظار داشتم که فیلمبرداری دیجیتال فضای نوستالژیک فیلم را از بین ببرد ، اما من واقعاً تفاوت را متوجه نشدم. ترکیبی از آهنگ های معروف آن دوران ، و موسیقی اصلی توسط دیوید شیر ، همچنین به خوبی مکمل فیلم هستند.
دیگر کوتاه نمی خواهم از "زودیاک" دیوید فینچر به عنوان یک شاهکار یاد کنم ، اما بی نیاز اگر بخواهم بگویم ، این یک فیلم قابل توجه است که بدون شک تا سالهای سال همچنان پابرجا خواهد ماند. در یکی از نامه های هولناک خود ، قاتل زودیاک ابراز تاسف کرد که هنوز منتظر فیلم خوبی درباره او ساخته شده است. با فرض اینکه این قاتل سری مرموز هنوز در جایی به سر می برد (آرتور لی آلن در اثر حمله قلبی مرگبار در 26 آگوست 1992 درگذشت) ، انتظار او اکنون رسماً به پایان رسیده است.
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"زودیاک" به مجموعه ای از قتل های نامشخص می پردازد که در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در منطقه سانفرانسیسکو رخ داده است. (این قتل ها همچنین الهام بخش فیلم "هری کثیف" بود ، اگرچه در آن فیلم قتل های "عقرب" خیالی البته حل شد). هرگز مشخص نشده است که آیا این قتلها کار یک قاتل بوده است یا چندین نفر. به طور کلی اعتقاد بر این است که پنج قتل و دو سو murd قصد به قتل در سال 1968 و 1969 همه توسط یک فرد انجام شده است ، که ممکن است مسئول چندین جنایت دیگر نیز باشد یا نباشد. یکی از ویژگیهای قابل توجه این قضیه این بود که قاتل ، یا شخصی که ادعا می کند قاتل است ، یک سری نامه های طعنه آمیز به پلیس و مطبوعات نوشت ، اتفاقی که در زندگی واقعی خیلی کمتر از داستانهای داستانی اتفاق می افتد.
اگرچه زودیاک تحقیقات پلیس در مورد جنایات را دنبال می کند و دو کارآگاه در آن حضور دارند ، شخصیت اصلی یک پلیس نیست بلکه یک روزنامه نگار در سان فرانسیسکو کرونیکل است. رابرت گریسمیت (یک فرد واقعی) گزارشگر جنایت نبود. او کاریکاتوریست روزنامه بود که به تدریج در مورد قضیه وسواس پیدا کرد و در اوقات فراغت به تحقیق درباره آن ادامه داد. یکی از مضامین فیلم روشی است که در آن پرونده زندگی افراد درگیر را نه تنها گریسمیت بلکه دو کارآگاه دیوید توشچی و ویلیام آرمسترانگ و گزارشگر دیگر پل اوری درگیر کرد. (نام "گریاسمیت" در طول فیلم استفاده می شود ، حتی اگر در زمان قتل ها او را رابرت گری اسمیت می دانستند و تا 1976 نام خود را به گریاسمیت تغییر نداد).
ساخت فیلم هایی درباره قتل های نامشخص در زندگی واقعی مشکلی دارد. به دلایل واضح ، آنها را نمی توان در هیچ یک از مقوله های تعیین شده درام جنایت قرار داد - "واحد واحد؟" ، که بر پلیس و شیوه حل جرم متمرکز است ، "واحد واحد چرا؟" ، که بر روی عوامل جنایی و روانشناختی و اجتماعی که وی را به ارتکاب آن سوق داده است ، یا درام دادگاه (یا "واحد متحرک؟") که متمرکز بر وکلای دادرسی و دادرسی در دادگاه است. هر یک از این مقوله ها تمرکز نمایشی کاملاً مشخصی دارند - حل جرم ، توضیح انگیزه های مجرم ، حکم هیئت منصفه - که در هیچ فیلمی درباره یک جرم لاینحل وجود ندارد.
یکی راه غلبه بر این مشکل ارائه یک راه حل داستانی هیجان انگیز برای یک جنایت در زندگی واقعی است. فیلم های مربوط به پرونده جک چاک دهنده ، مشهورترین قتلهای زنجیره ای لاینحل تاریخ ، غالباً متمرکز بر این نظریه رذیلانه است ، که هیچ واقعیتی مبنی بر اینکه قتل ها توسط نوه ملکه ویکتوریا ، دوک کلارنس ("قتل به موجب فرمان" و "از جهنم" نمونه هایی از آن است). زودیاک نگاهی تقریباً مشابه به کشتارهای زودیاک دارد ، هرچند حداقل آنقدر پیش نمی رود که آنها را به گردن خانواده سلطنتی انگلیس بیندازد. در عوض ، تصور می شود که اینها کارهای یکی از آرتور لی آلن ، فردی واقعی است که در سال 1992 درگذشت. وی در زمان قتل به عنوان مظنون توسط پلیس تحت بازجویی قرار گرفت ، اما هیچگاه اتهامی علیه وی مطرح نشد. اگرچه شواهد مستدلی علیه او وجود داشت ، اما هیچ گاه هیچ مدرک فیزیکی برای پیوند دادن وی با جنایات یافت نشد و نه دست خط و نه اثر انگشت وی با حروف ادعای زودیاک مطابقت نداشت. با این وجود گریسمیت ، یقین یافت که آلن قاتل است و کتابی را منتشر کرد که در آن پایان نامه خود ارائه شده است. این کتابی است که فیلم براساس آن بنا شده است.
همانند تعدادی دیگر از فیلم های دیوید فینچر ، مانند "کلوپ جنگ" ، "اتاق وحشت" و "Se7en" ، "زودیاک" هم به لحاظ استعاره و هم به معنای واقعی کلمه "تاریک" است ، چیزی که به نظر می رسد یک مارک تجاری با این مدیر. از لحاظ استعاره تاریک است زیرا که با زیربنای شیطانی طبیعت انسان سروکار دارد و به معنای واقعی کلمه در بسیاری از اقدامات شبانه یا در اتاق های تاریک اتفاق می افتد. تن های غالب سیاه ، قهوه ای ، خاکستری و زرد مایل به زرد است. فینچر در ایجاد جو ماهر است ، اما ساخت یک کار هیجان انگیز به خودی خود کافی نیست. برخلاف ، مثلاً ، "اتاق وحشت" در Zodiac هیچ احساس واقعی تنشی وجود ندارد ، فیلمی که با سرعت کم حرکت می کند و بیش از دو ساعت و نیم بیش از حد جدی است. من همچنین تلاش برای نامیدن یک مرد مرده را به عنوان قاتل ناپسند دیدم ، حتی اگر او به خاطر این جرائم هرگز در دادگاه ایستادگی نکرد. (هالیوود بخشی از آمریکا است که در آن پیش بینی برائت تا اثبات جرم وجود ندارد). من تعجب می کنم که زودیاک 250 عنوان برتر شما را به خود اختصاص داده است. از نظر من این یک رویه پلیس نسبتاً کسل کننده در مورد چگونگی گذراندن سالها پلیس در ناتوانی در حل یک جرم است - حتی با کمک کارتونیست 5/10
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اطلاعات زیادی در مورد این پرونده داشتم که وارد فیلم شد، زیرا همیشه وقتی یک برنامه ویژه تلویزیونی در مورد آنها می دیدم قاتلان سریالی معروف را بسیار جالب می دانستم. همچنین بر کسی پوشیده نیست که این یکی از معدود مواردی است که تا به امروز غیرقابل حل باقی مانده است، بنابراین من واقعاً نمی دانستم از یک فیلم هیجان انگیز که تقریباً همه می دانند چگونه پایان می یابد چه انتظاری داشته باشم. با این حال، «زودیاک» با سبکی ساخته شد که اجازه می داد چشم انداز تازه به نظر برسد، حتی اگر در نهایت اینطور نبود. این برای هر عاشق واقعی کار پلیس واقعی که به آنچه کارآگاهان در واقعیت باید از سرشان برمیدارند، باید ببیند. شغل هیچ کس جذاب نیست و در واقع برعکس به تصویر کشیده می شود ... افراد اخراج می شوند، تنزل رتبه می یابند یا به سادگی دیوانه می شوند. چیزی که من را در مورد «قاتل زودیاک» بیش از سایر قاتلی که در مورد آنها شنیدهام مجذوب خود کرد این بود که چگونه روشهای خود را تغییر میداد، که دلیل اصلی این بود که او توانست برای مدت طولانی از دستگیری فرار کند. در مجموع، یک معمای سینمایی عالی ایجاد شد که به همین شکل باقی ماند.
بزرگترین شگفتی زودیاک این بود که دیوید فینچر آن را کارگردانی کرد. اگرچه او با فیلمهای جدید زیادی اکران نمیشود... به استثنای شاید «اتاق وحشت»، آنهایی که او کارگردانی میکند هم بسیار نوآورانه و هم سرگرمکننده هستند. با این حال این تلاش از مسیر شکست خورده منحرف شد و با نوع تلنگرهایی که او معمولاً انجام می داد بسیار متفاوت بود، که به یک سرمایه گذاری ارزشمند تبدیل شد. در حالی که من هنوز هم امثال "Seven" و "Fight Club" را ترجیح می دهم، اما از نظر کیفیت کلی به آنها نزدیک بود. هنگام بازآفرینی دوره زمانی و جنایات، جزئیات زیادی در نظر گرفته شد. با وجود اینکه فیلم به صورت دیجیتالی فیلمبرداری شد، آنها آن را ویرایش کردند تا ظاهر آن مانند دهه 70 بافتی دانه دانه داشت. همچنین لباسها، تنظیمات، حالتهای حملونقل، و هر چیز دیگری با یک T مطابقت داشت.
بازیگری در اینجا کاملاً درجه یک بود و بزرگترین ستایش به رابرت داونی جونیور میرسد. او کاملاً شگفتانگیز بود! غم انگیز است که وقتی او نقش شخصیتی را بازی می کند که در دنیای مواد مخدر و الکل گم می شود در بهترین حالت خود قرار دارد زیرا زندگی او مدتی است که از این هنر تقلید کرده است. با این وجود، تماشای او آنقدر سرگرم کننده بود و یک دمدمی مزاجی بازیگوش به پل اوری اضافه کرد که فکر نمی کنم بهتر از این بتوان او را بازی کرد. در حالی که رابرت به راحتی نمایش را دزدید، مارک روفالو یک مورد افتخارآمیز بود. او نیز بسیار خوب عمل کرد و در حالی که معمولاً این کار را انجام میدهد، این امر فراتر از آن چیزی است که او معمولاً قادر به انجام آن است. بدیهی است که همانطور که مارک همیشه در گذشته شایسته بوده است، همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد. بقیه نیز در نوبت های بسیار خوبی قرار گرفتند، و حتی یک اجرا وجود نداشت که تقریباً باورنکردنی باشد.
به تماشاگران بالقوه نیز باید هشدار داد، زودیاک برای همه نیست. چند سکانس بسیار آزاردهنده وجود دارد، که در حالی که آنها حتی به شدت گرافیکی نیستند، اما به دلیل واقع گرایی که به سردی محض نمایش داده می شوند، فراتر از حد تصور ترسناک هستند. عامل دیگر زمان اجرای 160 دقیقه است که به جز یک سوم اول که قتل های واقعی اتفاق می افتد، به سرعت شروع به طولانی شدن می کند. با این حال، همه حقایق باید گنجانده میشد، بنابراین واقعاً نمیتوانست خیلی کوتاهتر از این بدون از دست دادن قدرتش باشد. همچنین اگر آن را تماشا میکنید، باید ذهن باز بمانید و نمیتوانید هر نوع تعطیلی را درخواست کنید، به جز آنچه که خودتان میتوانید نتیجهگیری کنید. در غیر این صورت به شدت ناامید خواهید رفت. در نهایت می توان استدلال کرد که فقط یک دیدگاه در اینجا نشان داده شده است و آن دیدگاه نویسنده است، این خود به خود منجر به سوگیری می شود. من شخصاً فکر میکنم این منطقیترین روایت از وقایع است، اما اگر میخواهید نگاهی بیطرفانه از اتفاقات رخ داده داشته باشید، بهترین گزینه این است که مستندی درباره تاریخچه رویدادهایی که روی دادهاند تماشا کنید.
این بسیار خوب است. ترسناک است که فکر کنیم چنین فرد وحشتناکی می تواند برای مدت طولانی ناشناخته بگذرد و ما هرگز نمی توانیم پاسخ واقعی را پیدا کنیم که چه کسی پشت همه چیز بوده است. جدیدترین مشارکت فینچر برای همه کسانی که شکم قوی دارند یک منظره قانع کننده است و در مقایسه با چیزهایی که اخیراً از هالیوود پخش می شود به طرز وحشتناکی شاداب کننده بود. حضور مهمانان قابل توجه زیادی وجود دارد و به سادگی یک فیلم خوب ساخته شده است، حتی اگر اندکی به هم بخورد. من شخصاً برای مدتی از مکانهای خلوت دوری میکنم... فقط در صورتی که علامت نجومی من در جایی نزدیک به همان چیزی باشد که برای همه قربانیان بیچاره خوانده میشود.
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چندین نفر قبلاً کشته شده اند تا زمانی که یک سری نامه از شخصی که خود را زودیاک می نامد به روزنامه های سانفرانسیسکو ارسال می شود که مسئولیت آن را بر عهده می گیرد و جزئیاتی برای اثبات آن ارائه می دهد. Zodiac با ارائه یک سری رمزها با سرنخ هایی از هویت خود، پلیس را با نامه ها و قتل های بیشتری مورد تمسخر قرار می دهد. در یک کاغذ، رابرت گریسمیت، کاریکاتوریست درونگرا و پل اوری، روزنامه نگار، تحقیقات خود را آغاز می کنند و با بازرسان پلیس توشی و آرمسترانگ همپوشانی دارند. هفتهها به ماهها تبدیل به سال میشوند و قتلها و نامههای دورهای ادامه مییابد در حالی که تحقیقات یکی پس از دیگری بینتیجه ادامه مییابد.
شاید بتوان زودیاک را در ایالات متحده به خوبی انجام نداد زیرا فروش آسانی برای مخاطبانی نیست که عادت دارند فیلمهای قاتل زنجیرهای در اکثر مواقع از راه خاصی پیش بروند. احتمالاً نام Se7en تقریباً در هر بررسی زودیاک کمکی نکرده است زیرا این دو با وجود اشتراک موضوع قاتل سریالی بسیار متفاوت هستند. زودیاک به خوبی Se7en نیست اگرچه نزدیک است، اما چالش این است که فیلم خوبی است زیرا محصولی بسیار کمتر آشکار است. داستان دههها را در بر میگیرد و فاقد پایانی است که معمولاً فیلمهای قاتل زنجیرهای "سنتی" دارند - مشکلات در تحویل آشکار است و این به اعتبار فیلم است که هنوز هم جذاب و جذاب است.
اسکریپت کامل نیست و من فکر میکردم که میتواند بیشتر در لایهبندی و موارد دیگر کمتر باشد، اما تاثیرگذارترین چیز در مورد آن این است که چگونه به جلو جریان مییابد و به هم چسبیده است. زیرنویسها از «سه ساعت بعد» تا «یک سال بعد» متفاوت است، اما حتی با وجود پرشهای مداوم در زمان، همچنان به خوبی کار میکند و هرگز احساس نمیکنیم که تکه تکه شدهایم یا چیزی را در پرشها از دست میدهیم. فیلمنامه به خوبی پرونده را توسعه میدهد و میتواند حس واقعگرایانهای را به نمایش بگذارد که بهطور طراوتآمیز و متفاوت از دیگر فیلمهای هیجانانگیز پلیسی است و در انجام این کار جذاب است، اما، و تاکید میکنم، اما، به صبر نیاز دارد. کند است و قدرت در جزئیات به جای یک طرح هیجان انگیز هیجان انگیز است که به نظر من ارزشمند و جالب بود، اما همچنین می توانم درک کنم که چرا بسیاری از بینندگان به همین دلیل از آن دور شدند. خیلی وقت ها به نظر نمی رسد 160 دقیقه باشد و فقط چند جنبه وجود دارد که من احساس کردم می توان به طور کامل حذف شد (همسر گریسمیت شخصیتی است که می توانست و باید به دلیل "مجوز هنری" گم می شد).
با یک فیلمنامه محکم در جای خود، خیلی چیزها بر تحویل آن تکیه می کنند تا آن را بیشتر از یک داستان "OK" بسازند. هدایت فینچر همانقدر قوی است که انتظار می رود. او مواد را با نگاهی واقع گرایانه تطبیق می دهد و زمانی که از جلوه های ویژه استفاده می کند، به خوبی ساخته شده اند و متناسب با لحن فیلم هستند. او در برخی از نقاط برتر است، تولید قتل واقعا وحشتناک و ترسناک است. او تقریباً از کل بازیگران نقشهای قوی میکشد، اگرچه این جیلنهال است که تمایل دارد با اجرای مطمئنی بر فیلم مسلط شود که به طرز ماهرانهای از شیفتگی گیکی به یک وسواس نزدیک میشود. او به خوبی توسط یک روفالو معمولی قوی حمایت می شود که به خوبی شخصیت خود را از یک کارآگاه شاغل به مردی شکسته و خسته از همه چیز منتقل می کند. ادواردز یک کشف غافلگیرکننده بود و حمایت خوبی بود، اما در حالی که از حضور او لذت می بردم، فکر می کردم که داونی جونیور عملکردش را کمی سخت تر کرده است زیرا با شخصیت های ضعیف تر بازی شده توسط دیگران در تضاد بود. به سیوینگی شخصیت دشواری داده می شود و نمی تواند آن را در فیلم Zodiac اجرا کند، حتی اگر کاری که او انجام می دهد ایرادی نداشته باشد. کوتیس، کاکس، تری و دیگران چرخش های جزئی خوبی را ارائه می دهند در حالی که لینچ به عنوان یکی از مظنونان احتمالی کاملاً سرد کننده است.
به طور کلی، گزارشی جالب و متقاعدکننده از تحقیقات ناموفق در مورد قاتل زودیاک. چالشها واضح هستند، اما عمدتاً به لطف یک تحویل همه جانبه قوی برطرف میشوند، اما شایان ذکر است که اوج سنتی نخواهد داشت و بیننده را به صبر میطلبد.
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
معمولاً وقتی فیلمی درباره رسانهای ساخته میشود که جنایات حلنشده را به چنگ میآورد، فیلمی که به دست میآید بهطور آشکار هیجانانگیز است و در بهترین حالت ارتباطی از راه دور با آنچه واقعاً اتفاق افتاده است. با توجه به اینکه آخرین فیلم کارگردان دیوید فینچر درباره یک قاتل زنجیره ای Se7en جذاب اما عمیقاً آزاردهنده بود، برداشت او از قاتل زودیاک تقریباً به نظر می رسید که یک تریلر افراطی و میخکوب کننده باشد.
در عوض آنچه او به ما داده است این است. یک تز به خوبی استدلال شده در مورد هویت احتمالی زودیاک. در حالی که صحنه های بسیار شدیدی وجود دارد، فینچر رویکردی تا حدودی غیرمنتظره در مورد این موضوع اتخاذ می کند. همه قتلها تقریباً در اوایل فیلم اتفاق میافتند، و قسمت اعظم داستان بر روی تحقیقات واقعی قاتل توسط پلیس و یک کاریکاتوریست متمرکز است که درگیر این پرونده میشود. در واقع، تصویر قتلها به گونهای انجام میشود که نسبت به قربانیان احترام انصافی دارد و در عین حال ظلم و ستم آنها را نشان میدهد.
برخی افراد ممکن است از این حماسه دو ساعت و نیم ناامید شوند. منتظر قیمت معمولی قاتل سریالی باشید. اما برای هر طرفدار کار فینچر یا هر کسی که یک داستان پلیسی خوب را دوست دارد باید آن را ببیند.
دانلود فیلم Zodiac 2007 (زودیاک) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«زودیاک» به مجموعه ای از قتل های حل نشده می پردازد که در منطقه سانفرانسیسکو در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 رخ داده است. (این قتلها الهامبخش فیلم «هری کثیف» نیز بود، البته در آن فیلم قتلهای «عقرب» تخیلی نیز حل شد). هرگز مشخص نشده است که آیا این قتل ها کار یک قاتل بوده است یا چند قاتل. عموماً اعتقاد بر این است که پنج قتل و دو اقدام به قتل در سالهای 1968 و 1969 همگی توسط یک فرد انجام شده است که ممکن است مسئول چندین جنایت دیگر نیز بوده یا نباشد. یکی از ویژگی های قابل توجه پرونده این بود که قاتل یا شخصی که ادعا می کرد قاتل است، یک سری نامه های طعنه آمیز به پلیس و مطبوعات نوشت، چیزی که در زندگی واقعی بسیار کمتر از داستان های داستانی اتفاق می افتد.
اگرچه فیلم تحقیقات پلیس در مورد جنایات را دنبال می کند و دو کارآگاه در آن حضور دارند، شخصیت اصلی یک پلیس نیست، بلکه یک روزنامه نگار با سانفرانسیسکو کرونیکل است. رابرت گریسمیت (یک فرد واقعی) علاوه بر این، یک گزارشگر جنایی نبود. او کاریکاتوریست روزنامه بود که به تدریج درگیر این پرونده شد و در اوقات فراغت خود به تحقیق در مورد آن ادامه داد. یکی از مضامین فیلم، شیوه ای است که این پرونده بر زندگی دست اندرکاران، نه تنها گریسمیت، بلکه دو کارآگاه، دیوید توشی و ویلیام آرمسترانگ، و یکی دیگر از گزارشگران، پل اوری، درگیر شد. (از نام «گریسمیت» در سراسر فیلم استفاده می شود، اگرچه در زمان قتل ها او را رابرت گری اسمیت می شناختند و تا سال 1976 نام خود را به گریسمیت تغییر نداد).
ساخت فیلم درباره قتل های حل نشده واقعی مشکل دارد. به دلایل واضح، آنها را نمی توان در هیچ یک از دسته بندی های تثبیت شده درام جنایی قرار داد - "هودونیت؟" که بر پلیس و روشی که آنها جرم را حل می کنند، "چرا؟" که بر روی جنایی و عوامل روانی و اجتماعی که او را به ارتکاب آن سوق داده است، یا درام دادگاه (یا «دیدهدونیت؟») که بر وکلا و رسیدگی در دادگاه متمرکز است. هر یک از این دسته بندی ها دارای تمرکز دراماتیک مشخصی هستند - حل جرم، توضیح انگیزه های مجرم، حکم هیئت منصفه - که باید در هیچ فیلمی درباره یک جنایت حل نشده وجود نداشته باشد.
یک راه برای غلبه بر این مشکل ارائه یک راه حل تخیلی هیجان انگیز برای یک جنایت واقعی است. فیلمهای مربوط به پرونده جک چاککن، معروفترین قتلهای زنجیرهای حلنشده تاریخ، اغلب بر این نظریه مضحک متمرکز میشوند که هیچ مبنایی در واقعیت تاریخی ندارد، مبنی بر اینکه قتلها توسط، یا از طرف، نوه ملکه ویکتوریا، دوک، انجام شده است. کلارنس («قتل به حکم» و «از جهنم» نمونه هایی هستند). زودیاک تا حدودی نگاهی مشابه به قتلهای زودیاک دارد، اگرچه حداقل تا آنجا پیش نمیرود که خانواده سلطنتی بریتانیا را مقصر بداند. در عوض، بر این باور است که آنها کار یک آرتور لی آلن بودند، یک فرد واقعی که در سال 1992 درگذشت. او در زمان قتل به عنوان مظنون توسط پلیس مورد تحقیق قرار گرفت، اما هیچ اتهامی علیه او مطرح نشد. اگرچه شواهد غیرمستقیم علیه او وجود داشت، اما هیچ مدرک فیزیکی برای ارتباط او با جنایات یافت نشد، و نه دست خط و نه اثر انگشت او با حروف زودیاک ادعایی مطابقت نداشت. گریسمیت، با این حال، متقاعد شد که آلن قاتل است و کتابی منتشر کرد که تز خود را بیان می کرد. این کتابی است که فیلم بر اساس آن ساخته شده است.
«زودیاک» مانند تعدادی از فیلم های دیگر دیوید فینچر، مانند «باشگاه مبارزه»، «اتاق وحشت» و «Se7en»، هم از لحاظ استعاری و هم به معنای واقعی کلمه «تاریک» است، چیزی که به نظر یک علامت تجاری است. با این کارگردان به لحاظ استعاری تاریک است زیرا با قسمت های بد ذات انسانی سروکار دارد و به معنای واقعی کلمه تاریک است زیرا بیشتر کنش ها یا در شب یا در اتاق های تاریک انجام می شود. رنگ های غالب مشکی، قهوه ای، خاکستری و زرد مات هستند. فینچر در ایجاد اتمسفر مهارت دارد، اما ساختن یک فضای کاری هیجان انگیز به خودی خود کافی نیست. برخلاف، مثلاً «اتاق وحشت»، در زودیاک هیچ حس تنش واقعی وجود ندارد، فیلمی که با سرعتی کند و بیش از دو ساعت و نیم به طور جدی طولانی است. من همچنین تلاش برای لقب قاتل مردی را ناپسند میدانستم، حتی اگر او هرگز به خاطر این جرایم محاکمه نشد. (هالیوود بخشی از آمریکاست که تا زمانی که جرمش ثابت نشود، هیچ فرضی بر بی گناهی وجود ندارد). تعجب می کنم که زودیاک شما را به 250 فیلم برتر تبدیل کرده است. به نظر من این یک رویه پلیسی نسبتاً کسل کننده است در مورد اینکه چگونه پلیس سال های زیادی را صرف شکست در حل یک جنایت کرده است - حتی با کمک یک کاریکاتوریست. 5/10
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.