این مجموعه شامل ۱۰ قسمت یک ساعته ملهم از ده فرمان موسی است. هر قسمت از مجموعه موقعیت شخصیتهایی در لهستان امروزی را در مواجهه با یک یا چند موضوع اخلاقی یا معنوی مورد کاوش قرار میدهد و به بازتاب آن فرامین موسی در زندگی روزمره میپردازد.
با شروع این کار از پیرامون آدمها دل کندم و آمدم به درون آدم ها.” سریال “10 فرمان”، مجموعه ای 10 قسمتی (هر قسمت 50 دقیقه) است که در سال 1989 ساخته شده است. ده فرمان جدای از نقل تاریخی ده فرمان حضرت موسی بوده و وجه تسمیه آن برگرفته از ده دستور آن پیامبر است که به صورت امروزی درآمدهاند و به بازتاب آن فرامین در زندگی روزمره پرداخته است.
سریال ساخته کارگردان لهستانی "کریشتوف کیشلوفسکی" بوده و هر کدام از قسمتهای آن بر اساس یکی از ده فرمان تورات ساخته شده اند و مشکلات اخلاقی و انسانی که شخصیتها با آن روبرو می شوند را به تصویر می کشد...
ده فیلم تلویزیونی درام، هر کدام بر اساس یکی از ده فرمان.
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فکر می کردم Dekalog یک رویکرد بسیار جالب در مورد مبارزات شخصی مختلف افراد مختلف است که اغلب توسط یکی از عزیزان خود به خود تحمیل می شود یا به آنها تحمیل می شود. میتوانم بگویم کیشلوفسکی با موفقیت از مضامین ده فرمان استفاده کرد و آنها را در یک محیط معاصر به کار برد، در حالی که مضامین خود را نیز در هم آمیخت که راههایی برای مطابقت با فرمان مربوطه پیدا میکند.
در این مورد، من هر قسمت را کمتر از یک قسمت، و بیشتر از یک فیلم تلویزیونی فردی خود را یافتم که ترکیبی از آن فیلم حتی بهتری بود. این عنوان در IMDb به عنوان یک مینی سریال تلویزیونی ذکر شده است، که با وجود اینکه من به دلایلی این فیلم را در لیست بهترین فیلم های تاریخ مشاهده می کنم، فکر می کنم منصفانه است. به هر حال، در اینجا افکار مختصر من در مورد هر قسمت وجود دارد:
Decalogue 1: I am The Lord Thy God
این یکی بهترین یا دومین بهترین در این مجموعه تلویزیونی است. فیلم های. بسیار زیبا فیلمبرداری شده و بسیار خوب نوشته شده است. همچنین این به تنهایی ثابت می کند که کودکان می توانند تحت هدایت مناسب عمل کنند. استفاده از بت سازی علم و بی تفاوتی نسبت به معنویت راه جالبی برای شروع است. این یکی نیز ممکن است در هسته خود مذهبی ترین باشد در اینکه چه موضوعاتی ارائه می دهد و چگونه اجرا می شود. این فوق العاده است. 10
دکالوگ 2: نام خداوند را بیهوده نبرید
این یکی واقعاً خوب است، هرچند کند. من به اندازه برخی افراد جذب این یکی نشدم، به خصوص در مقایسه با برخی از قسمت های دیگر، اما هنوز هم واقعا عالی است. من فکر میکنم بازیگری یکی از کمجذابترین جنبههای فیلمسازی است، اما در مورد این فصل، آنقدر خوب است که نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد. این یکی همچنین دارای نقوش و تصاویر بسیار زیبا و به یاد ماندنی است. شاید کمی طول بکشد تا علاقه همه را حفظ کند، اما به تنظیم روحیه کمک می کند. نوشتن عالی برای برخی از شخصیت های بزرگ. 8.5
دیکالوگ 3: تو باید سبت را مقدس نگه داری
در حالی که هنوز تحت نگارش، ویرایش و اجراهای شایسته بود، این فصل به اندازه دو فصل قبل برای من جالب نبود. اما هنوز هم به دلایل مثبت یک ساعت به یاد ماندنی است. همچنین شاید فیلم کریسمس مورد علاقه من بعد از برزیل باشد، جالب است. من فکر می کنم با موضوع فرمان مربوطه به خوبی بازی می کند و برخی از اثرات منفی را نشان می دهد که فصل تعطیلات می تواند برای افرادی که تنها هستند داشته باشد. خیلی خوب. 8.0
Decalogue 4: Honor Thy Father and Thy Mother
این یک فیلم فوق العاده با تعاملات و دیالوگ های فوق العاده شخصیت است. با بررسی تابوهای درون خانواده ها، مرزها را از بین می برد. این فیلم به احترام در رابطه پدر و دختر و همچنین رابطه نزدیک با محارم و نقشی که پیوندها و تعهدات خانوادگی بر احساسات و خواسته ها غلبه می کند، می پردازد. 9.0
Decalogue 5: You Shalt Not Kill
با وجود اینکه به شدت مخالف مجازات اعدام هستم، به طرز جالبی متوجه شدم که استدلال این فیلم علیه آن کمترین جنبه جذاب فیلم است. . این یک فیلم شگفت انگیز با صحنه های تکان دهنده و اوج احساسات است. من مشتاقانه منتظر دیدن فیلم کوتاه درباره عشق هستم که ظاهراً شدیدتر است. 9.5
دکالوگ 6: تو نباید زنا کار کنی
این فصل از هر نظر یک شاهکار فنی است، من نمی توانم تصور کنم که فیلم کوتاهی درباره عشق در بالاترین حد ممکن باشد. همانطور که هست کامل باش این قسمت قطعا جذاب ترین شخصیت ها را دارد (اگرچه شخصیت جنایی Decalogue 5 نیز عالی است) و به طور ماهرانه موضوعات وسواس، تعقیب، شهوت و درد دل را بررسی می کند. این یکی خیلی قشنگه 10
Decalogue 7: You Shalt Not Steal
متأسفانه، کیفیت Dekalog در اینجا تا حدودی اندکی کاهش می یابد. اما پیشی گرفتن از تخصص آن در شش قسمت اول دشوار است. فصل 7 بسیار خوب است اگرچه فکر اولیه من چیز دیگری را پیشنهاد می کرد. فیلم ممکن است تا حدودی کندتر و کمتر پرحادثه باشد، اما در تعاملات و دیالوگ های شخصیتی و همچنین فیلمبرداری آن را جبران می کند. من این را دوست دارم. 8.0
Decalogue 8: You Shalt Not Bear False Witness
این یکی فقط خسته کننده بود، از هیچ نظر فنی واقعا بد نبود. این فصل به همان اندازه قوی نیست. شاید بیشتر این باشد که من آن را در زمان نامناسب تماشا کنم، اما این فیلم من را ناامید کرد. به همان اندازه که فیلمبرداری و فرم کلی آن زیبا بود، من فقط جذب داستان نشدم. من هیچ مشکل خاصی در فیلمنامه آن نمی بینم جز اینکه اجازه نمی دهد بسیاری از اتفاقات جالب رخ دهد. فکر میکنم حداقل این نظر من است، به هر دلیلی برای دنبال کردن این فصل با مشکل مواجه شدم و این مرا آزار میدهد. این فکر چندان توسعه نیافته است، اما همچنین ممکن است فکر کنم که استفاده این فصل از فرمان تا حدودی ساختگی است. من مطمئن نیستم. من افکار متفاوتی در مورد آن دارم. دروغ می گویم اگر بگویم از تماشای آن لذت نمی برم، بیشتر میراث آن بر من بود. 6.5
دکالوگ 9: تو نباید به همسر همسایه خود طمع ورزی
این فیلم خوبی است با موضوعات جالب در رابطه با روابط و نقش مهمی که رابطه جنسی در آنها ایفا می کند. شخصیتها پیچیده هستند و اولین و سومین بازی کاملاً قوی هستند، من فقط روی قسمت دوم سرمایهگذاری خاصی نداشتم. در کل خوبه تماشاش کن 7.5
دکالوگ 10: به کالاهای همسایه خود طمع نکنی
به همان اندازه که این فصل عالی است، هنوز هم آرزو میکنم که Dekalog از نظر انگیزه فکری تا حدودی قویتر به پایان برسد. . با این حال، شکی نیست که این فصل یک انفجار برای تماشا است. این خوش قلب ترین و طنزآمیزترین است. ارتباط عاطفی با شخصیتها به مخاطب این امکان را میدهد که بیشتر به بدبختیها و بدبختیهای شخصیت بخندد تا اینکه مانند فصلهای قبلی احساس ناراحتی، ناراحتی یا ناراحتی کند. فوق العاده است. 8.5
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در کتاب 1001 فیلمی که باید قبل از مرگ ببینید، این مجموعه ده قسمتی ساخته شده برای تلویزیون لهستان را به عنوان یک فیلم، ظاهراً یکی از اپیزودها، فهرست می کند، من همه آن را تماشا کردم و خوشحالم که این کار را از کارگردان کریستوف کیشلوفسکی (سه نفر) تماشا کردم. رنگ: آبی، سفید و قرمز). مضمون فیلمهای ده ساعته هر کدام حول محور ده فرمان است که به آن دکالوگ نیز گفته میشود، یعنی موسی از کوه سیانی پایین آورد، داستانها و شخصیتها به هم مرتبط نیستند، اما همه آنها وجه اشتراک دارند. بخش 1، "من یهوه خدای تو هستم، تو جز من خدای دیگری نخواهی داشت." کریستوف (هنریک بارانوفسکی) و پسر ده سالهاش پاول (وویچیچ کلاتا) بیشتر وقت خود را با رایانه خود میگذرانند و برای کریسمس به پاول یک جفت اسکیت یخی داده میشود و اطلاعات رایانه محاسبه میکند که دریاچه یخ زده و پایدار خواهد بود. ، اما او می شکند - کامپیوتر این "خدای دیگر" است. قسمت 2، "نام یهوه خدایت را بیهوده نخوان." دوروتا گلر باردار (کریستینا جاندا) را میبیند که میخواهد دکتر (الکساندر باردینی) سالخوردهای را در مورد همسرش که به شدت بیمار است به او خبر خوش بدهد، اگر بمیرد ممکن است بچهای را که پدرش مرد دیگری است سقط کند، حدس میزنم "خدا" بیهوده» این است که او با کودک متولد نشده خدا بازی می کند. بخش 3، "روز سبت را به خاطر داشته باشید تا آن را مقدس نگه دارید." در شب کریسمس می بیند که راننده تاکسی یانوش (دانیل اولبریچسکی) خانه و همسرش (جوانا شپکووسکا) را ترک می کند تا به زنی که سه سال پیش با او رابطه نامشروع داشت، اوا (ماریا پاکولنیس) کمک کند تا شوهرش را پیدا کند، اما او دروغ می گفت و می خواست. برای دیدن Jaucsz اما او از او جدا می شود، بدیهی است که کریسمس "روز شنبه" است که او باید با خانواده او باشد و نه معشوقه سابقش. قسمت 4، "به پدرت و مادرت احترام بگذار."، آنکای جوان (آدریانا بیدرزینسکا) از زمانی که مادرش در کودکی فوت کرده است، با پدرش میکال (یانوش گاخوس) زندگی کرده است، آنها همیشه بیشتر شبیه دوستان بوده اند، اما چیزهایی ممکن است وقتی نامه ای از مادرش برای او پیدا کند که ممکن است مربوط به هویت پدر واقعی او باشد، تغییر کند، اما او نسخه خودش را از نامه نوشت و به جای اینکه بفهمند شخص واقعی چه گفته است، در پایان آن را می سوزانند. این است که پدرش را "تکریم" می کند و همه چیز را همانطور که هست نگه می دارد. قسمت 5، "تو نباید بکشی."، نسخه کوتاه شده فیلم کوتاه درباره کشتن، این کشتار را از دو طرف می بیند، خوب و بد، ما می بینیم که لازار جاک (Miroslaw Baka) قاتلان زنجیره ای است که بی گناهان را می کشد و سپس وقتی او را می گیرند، حکم اعدام با چوبه دار می شود، بنابراین قتل قانونی و غیرقانونی است. قسمت 6، "تو نباید زنا کنی."، نسخه کوتاه شده فیلم کوتاه درباره عشق، تومک (اولاف لوباسزنکو) کارمند اداره پست نوزده ساله را در حال جاسوسی از همسایه مقابل خود، سی چیزی ماگدا (گرازینا ساپولوسکا) از طریق او می بیند. پنجره با تلسکوپش، در نهایت آنها با هم ملاقات می کنند و مدتی را با هم می گذرانند، اما او ممکن است واقعاً نخواهد با او کاری انجام دهد، مچ دستش را می شکافد، و در بازگشت می گوید که دیگر نگاه نمی کند، احتمالاً "زنا" از طرف او است. . قسمت 7، "تو نباید دزدی کنی."، اخیراً می بیند که مایکا (ماجا بارلکوفسکا) دانشجوی بیست و دو ساله دانشگاه، دختر شش ساله آنیا (کاتارزینا پیووارچیک) را از والدینش اوا (آنا پولونی) و استفان (ولادیسلاو کوالسکی) می گیرد. اما با گذشت زمان او نمی تواند از عهده مسئولیت ها برآید، به ماژکا رسما گفته شد که دختر کوچک را خواهرش تظاهر کند تا زمانی که از آنجا دور شود، بدیهی است که "دزدی" همان آدم ربایی است. قسمت 8، "تو نباید بر علیه همسایه خود شهادت دروغ بدهی."، می بیند که استاد سالخورده دانشگاه زوفیا (ماریا کوسیالکووسکا) با الزبیتا (ترزا مارکزوسکا) از نیویورک ملاقات می کند و در حال بازدید از ورشو است و در طول یک سخنرانی در آنجا داستان واقعی یک ماجرا تعریف می شود. زنی که در طول جنگ جهانی دوم از پناه دادن به دختر کوچکی امتناع کرد، زوفیا متوجه می شود که الزبیتا همان دختر بزرگ شده است، او مجبور شد به آلمانی در مورد یهودی بودن یا چیزی دروغ بگوید، من حدس می زنم که این "شاهد دروغین" است. قسمت 9، "به زن همسایه خود طمع نکن." دکتر رومن (پیوتر ماچالیکا) را می بیند که ناتوان است، همسرش هانکا (اوا بلاشچیک) را بیش از حد دوست دارد، اما به دلیل اینکه اخیراً اوضاع خوبی ندارند، به او اجازه می دهد معشوقه پیدا کند، اما وقتی او ماریوس (یان یانکوفسکی) را پیدا کرد، جاسوسی می کند. او به طور فزاینده ای حسود می شود، تا جایی که او با دوچرخه سواری از لبه اش دست به خودکشی می زند، اما زنده می ماند تا او را از طریق تلفن بشنود، حدس می زنم دوست پسر جدید همان کسی است که "طمع" دارد. بخش 10، "شما به کالاهای همسایه خود طمع نکنید." برادران آرتور (Zbigniew Zamachowski)، بخشی از گروه پانک City Death، Jerzy (Jerzy Stuhr) اخیراً پدر خود را از دست داده اند و در دارایی های او مجموعه ای از تمبرها وجود دارد، تنها پس از فروخته شدن آنها به هیچ پولی است. آنها متوجه می شوند که واقعاً میلیون ها ارزش دارند، آنها هر کاری می کنند تا آنها را به خاطر پول پس بگیرند، حتی یک کلیه را قربانی می کنند، این یک پدر است تا همسایه، اما این مهم نیست. هر قسمت از سریال دلایل خاص خود را برای تماشایی بودن دارد، عمدتاً با چرخش های تاریک یا غم انگیز، مطمئناً مجموعه ای است که توصیه می شود، اعتراف می کنم که قسمت های 3 و 10 احتمالاً خوب نیستند، اما در کل سخت است یک قسمت مورد علاقه را انتخاب کنید، همه آن تقریباً بسیار قابل تماشا است. خیلی خوب!
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کاردستی که می تواند اهمیت را تضمین کند، مسائل پیچیده را به روش های پیچیده مدیریت می کند. در صورتی که پاسخها یا سؤالات ارائهشده اساسی بودند، میتوان آنها را در یک جمله انفرادی یا یک فیلم ده ثانیهای ترسیم کرد، در آن زمان، این کاردستی بهترین توضیح برای خود نخواهد بود. این فکر در ذهنم ماند وقتی که من به تماشای دکالوگ پیچیده و جذاب کریستوف کیشلوفسکی، هر زمان که معیوب بود، بخشهایی از ده قانون مربوط به سومین دوره موقت حرفهاش را میدیدم، که شامل این مجموعه تلویزیونی پاک 1988-1989، فیلمبرداری شده در سال 1987 و 1988، و همچنین دو فیلم برجسته حاصل از قسمت های پنجم و ششم، فیلم کوتاه درباره کشتار و فیلم کوتاه درباره ستایش. حرفه سینمایی کیشلوفسکی را می توان در چهار بخش جدا کرد. اولی حرفه او به عنوان یک مستندساز، دومی فیلم های اولیه اختراعی او، و چهارمین و آخرین قسمت آخرین فیلم او، وجود دوگانه ورونیک و سه تن سه نفره (آبی، سفید، قرمز) بود. Decalogue (دکالوگ)، که در سه DVD توسط Features Video، پس از 10 سال و نیم در طبیعت ارائه شد، جایی است که پتانسیل اهمیت کیشلوفسکی قبلاً بیش از چند دقیقه درخشان بود. نه، بر خلاف بسیاری از کارشناسان که کل سریال را یک اثر بزرگ می دانند، من می گویم که مطمئناً اینطور نیست. ده فرمان چند قسمت درخشان تا باورنکردنی دارد، چند قسمت خوب قوی، و چند اپیزود منصفانه، با این حال بدون این زمینه نمایشی، کارهای بزرگ بعدی او هرگز ممکن نبود.
ده فرمان قطعاً امکان پذیر است. نه مجموعه ای بیش از حد ساده شده از تصاویر و نه نمایشنامه های با کیفیت عمیق، در عین حال داستان های کوتاه، پیش نمایش لهستان بیست سال قبل. با این حال، چنین کارشناسان بی شماری، در آن زمان و در حال حاضر، سوء تفاهم کردند و به مقدار زیادی در مورد سریال تبدیل شدند. در مورد دو مورد، راجر ایبرت، کارشناس شیکاگو سانتایمز، مینویسد: «فیلم درباره مشکلات اخلاقی متفاوت آنها است، نه در مورد هر دوی آنها که به دلیل یک مشکل در کنار هم قرار گرفتهاند». این کاملا خارج از پایه است. متخصص هیچ آزمون اخلاقی ندارد. او به تعهد اخلاقی خود بی اعتنایی می کند. توضیحی که او این کار را می کند جذاب است، اما موضوعی که فیلم درباره آن است، او نیست. اینکه ایبرت این دو را با هم ترکیب میکند، چیزی در مورد اعتقادات او بیان میکند، اما هیچ چیزی از فیلم. سپس، در آن مرحله، از قسمت نهم مینویسد: «او کار غیرقابل قبولی (خیانت) و درستی (تمام کردن آن) انجام داد. جاسوسی او نقض اعتماد او بود - و پس از آن نتیجه ای به وجود می آید که احتمال تقلبی تقریباً باعث مرگ می شود، که اگر هر یک از آنها صادق تر بود، قابل اجتناب بود. در واقع، نه. در جست و جوی معشوق برای یافتن همسر و یا در انتخاب شوهر برای خودتخریبی هیچ امکانی وجود ندارد که بدون تقلب باشد یا نباشد، و ایبرت اهمیت ضعف شوهر و تصویر مرد از خود را کاملاً از دست می دهد. در فیلم کریستین ساینس اسکرین، کارشناس دیوید استریت تضمین کرد که فیلمبرداری «بیانگر» است، علیرغم این واقعیت که کاملاً برعکس آن است، زیرا بسیار ایستا است. شاید او این فیلم ها را با مجموعه سه تنی سه تن اشتباه گرفته است؟ بدیهی است که همان طور که کارشناسان انتزاعی می توانند در معرض ابهام قرار بگیرند، کارشناسان فیلم نیز می توانند در معرض ابهام قرار گیرند. از واردات فیلم عبور کنید یک پژوهشگر فیلم کانادایی پاک به نام کریستوفر گاربوفسکی، در کتاب خود، مجموعههای دکالوگ کریستوف کیشلوفسکی، نوشت که شخصیتها تمایلی آگاهانه یا نیمهشناختی برای «فراتر از ظرافتهای وجودشان» دارند. یک بار دیگر، اشتباه! اساساً ولع دور شدن از بخشی به خودی خود «تعالی» نیست. وقتی چنین مطالبی را می خوانم، هر چند وقت یک بار به این فکر می کنم که الف) کارشناسان حتی چیزی را که در حال بررسی آن هستند دیده یا مطالعه کرده اند، و ب) آیا سعی می کنند معانی بخشی از کلماتی را که استفاده می کنند بدانند. ? با این حال، با در نظر گرفتن همه چیز، کارشناسان تنها کسانی نیستند که می توانند شاهکارها را مورد ارزیابی قرار دهند. تهیهکننده بینظیر آمریکایی، استانلی کوبریک، این راهحل را در مورد The Decalogue ارائه کرد: «این فیلمها ظرفیت واقعی برای اجرای افکار خود را به جای بحث ساده در مورد آنها دارند. آنها این کار را با چنان توانایی خیرهکنندهای انجام میدهند، شما هرگز افکاری را که میآیند نمیبینید و تا مدتها بعد تصدیق نمیکنید که چقدر به قلب شما رسیدهاند. یکی از دلایلی که ده فرمان در آزمون تورنسل «شاهکار» شکست میخورد، این است که اغلب مواردی وجود دارد که میتوانید دقیقاً چیزی در راه است. واضحترین زمانها در قسمتهای یک، پنج و هشت است، جایی که پایانها در چند لحظه ابتدایی مشخص میشوند، علیرغم این واقعیت که جبرگرایی برای سریال به طور کلی اساسی نیست، که این ادعا را بیاعتبار میکند که این آشکارسازی آشکار عمدی بوده است. .
Decalogue بهترین توضیح خود است، اما آنچه که بیان می کند به طور کلی آن چیزی نیست که به خوبی ممکن است باشد. این بخشی از تمام صنعتگری است. با این حال، بدون ناامیدی ها و پیروزی های آن، اهمیتی که کیشلوفسکی در آخرین کار حرفه ای خود به دست آورد هرگز نمی توانست آنقدر باشکوه باشد. در نتیجه ناامیدی و موفقیت می تواند هم ذهنی گیج کننده و هم اساسی باشد. شناخت این دو از آن دو را تحلیل می گویند.
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمهای Clean با عنوان Dekalog (1989) در ایالات متحده با عنوان رمزگشایی شده "Decalogue" به نمایش درآمدند. هر یک از ده فیلم با همکاری کریستوف کیشلوفسکی تنظیم و هماهنگ شده بود. Dekalog واقعاً پیشرفتی از ده فیلم است که برای تلویزیون پاک در سالهای 1988 - 1989 ساخته شد. IMDb آن را سریالی کوچکتر از حد انتظار میداند، با توجه به این واقعیت که هیچ نام مناسبی برای آنچه Dekalog واقعاً هست وجود ندارد. یک سریال کوچکتر از حد معمول نشان می دهد که هر فیلم در این مجموعه قهرمانان مشابهی دارد و طرح داستان از یک فیلم به فیلم دیگر جلو می رود. این وضعیت برای Dekalog نیست. Dekalog دارای ده قسمت است که هر قسمت - تقریباً - یکی از ده قانون را نشان می دهد. نه اینکه اپیزودها به طور انحصاری به هم مرتبط نیستند - جدای از برخی اوقات غیرمجاز - با این حال کیشلوفسکی از 9 فیلمبردار منحصر به فرد استفاده کرده است. این بدان معناست که اپیزودها هر بار تا حدودی ظاهر متفاوتی دارند، علیرغم این واقعیت که تماس کیشلوفسکی در همه جا مشخص است.
لهستان در این دوره به سادگی از کنترل شوروی خارج میشد. در هر صورت، هیچ اشاره فوری به پلیس، ارتش، کمبودها یا خطر مقررات نظامی وجود ندارد. با فرض اینکه شما چیزی در مورد لهستان نمی دانید، باید انتظار داشته باشید که این کشور فقط یک کشور دیگر باشد که توسط افرادی اشغال شده است که مسائل اساسی مشابهی با افراد در کشورهای اروپایی دیگر داشتند.
بازیگری در لهستان فیلم فوق العاده است همه روی صفحه نمایش، صرف نظر از این، کار قابل توجه و ماهرانه ای انجام می دهند. بعضی ها - به ویژه بچه ها - بیشتر از این کار می کنند. آرتور بارسیس، یکی از سرگرمکنندهها، نقش «مرد جوان» را به عهده میگیرد و او در همه چیز به جز یک قسمت ظاهر میشود. او عموماً با بیانی بسیار بد به این فعالیت نگاه می کند، اما هرگز با هیچ یک از شخصیت ها همکاری نمی کند.
اگرچه تنظیمات تا حدی تغییر می کنند، بخش بزرگی از شخصیت ها در فضایی عظیم و مرموز زندگی می کنند. پروژه زیر شیروانی آپارتمان نیست به عنوان یک واقعیت، به طور کلی مجلل است. نمیتوانم بگویم خصوصی است، دولتی است یا دولتی است. افراد از درجات مختلف جامعه در آنجا زندگی می کنند، اگرچه هیچ کس در آنجا در فقر زندگی نمی کند.
به هر دلیلی، رئیس کیشلوفسکی تصمیم گرفته است تقریباً در هر قسمت شیر را برجسته کند. در قسمتهای خاصی به شیر اشاره میشود: «به سادگی میرفتم بیرون که شیر بخرم». در برخی دیگر، کلید طرح است: یکی از شخصیتها شیر را به مجموعه شیروانی منتقل میکند.
همانطور که اشاره کردم، بخشی از طرحها به طور غیرخودی مرتبط هستند. به عنوان مثال، طرح اپیزود 2 به عنوان تصویری از یک معضل اخلاقی در قسمت 8 اشاره می کند. در قسمت 6، یکی از شخصیت های اصلی در ایستگاه پستی محله کار می کند. قسمت 10 درباره تمبر است و ما می بینیم که یکی از قهرمانان وارد آن ایستگاه پستی می شود و از کارگر پست از قسمت 6 تمبر می خرد.
سرگرمی های بی شماری در دکالوگ وجود دارد که نمی دانم آیا یا یکی را جدا نکنیم با وجود این، کریستینا جاندا، قهرمان اپیزود 2، کاملاً عالی است. (او در لهستان یک هنرپیشه بسیار معروف است، بنابراین تصمیمی آشکار برای رئیس کیشلوفسکی بود.) جاندا کاملاً به عنوان یک نوازنده بینظم و باشکوه ویولن قابل تصور است. (همانطور که معلوم است، ظاهر او چشمگیر است. او همان ژان موریو تمیز است!)
Dekalog بر روی DVD قابل دسترسی است. از آنجایی که فیلمها برای تلویزیون ساخته شدهاند، بر روی صفحه نمایش کوچک عملکرد قابل تحسینی دارند. اگر همه چیز برابر باشد، نمیتوانید آنها را بهعنوان یک فیلم ده ساعته نشان دهید، بنابراین سالنها بعضی اوقات پنج شب از یک مجموعه از قسمتهای Dekalog را نمایش میدهند، هر جفت در یک شب متناوب. این دقیقاً همان چیزی است که توسط تئاتر استثنایی درایدن در مرکز تاریخی جورج ایستمن، در روچستر، نیویورک به پایان رسید. ایده من - DVD را بگیرید و هر شب چند قسمت را تماشا کنید. اینها فیلم های بی قراری هستند. مشاهده چندین شب در شب می تواند شما را افسرده کند.
از سوی دیگر، اگر همه آنها را تماشا نکنید، باید دلسرد شوید. دکالوگ یکی از بهترین مجموعه فیلم های 100 سال بیستم است. این فقط دیدگاه من نیست - امتیاز کلی IMDb 8.1 خیره کننده است. هر یک از ده قسمت را ببینید و از آنها قدردانی کنید. به سادگی آنها را کمی فاصله دهید.
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از ساختههای کریستوف کیشلوفسکی که تاکنون دیده شده است ("سه گانه سه رنگ"، "وجود دوگانه ورونیک" و "دکالوگ")، "سه تن: قرمز" و "دکالوگ" هستند که بهعنوان شگفتانگیز از هم جدا هستند، اما وجود دارد. قطعاً در این کار شکستی نیست.
«دکالوگ» اساساً یک دستاورد متعالی است، یکی از بهترین سریالهای کوچکتر از حد معمول ساخته شده و یک نمایش تلویزیونی با کار خودش. تعداد نسبتاً کمی سریال های کوچکتر از معمولی با این درجه از میل در اطراف وجود دارد و 'Dekalog' ایده تهاجمی خود را به طرز عالی اجرا می کند. در حالی که بخشی از داستانها نسبت به افراد دیگر برتری دارند (قسمتهای 3 و 8 که دو مورد آسیبپذیرتر هستند)، داستانهای شکنندهتر در واقع دارای مزایای باورنکردنی بیشماری هستند که به دور از وحشت هستند، که نشاندهنده شکوه و عظمت داستان است. بهترین داستانها و اینکه «دکالوگ» در کل چقدر درجه یک است.
کار کیشلوفسکی به ظاهر خیرهکننده است. علیرغم اینکه مجموعهای کوچکتر از حد انتظار است، ارزشهای خلقت، با منظرهای که هم بیتأثیر و لطیف است، و هم عکاسی بارومتریک (در برخی موارد تخیلی) بسیار عالی هستند، به حدی که ترکیب «دکالوگ» به عنوان یک قطعه فیلم معقول است. بهویژه زمانی که جریان مرثیهای با این حال بدیع و غالباً صادقانه به روایت جریان دارد. در واقع باید اغلب بررسی شود که آیا این یک سریال کوچک است و نه یک فیلم افسانه ای فوق العاده که واقعا شبیه آن است. قسمتهای 1 و 6 بهویژه تأثیرگذار بودند.
یکی دیگر از مؤلفههای چشمگیر کار کیشلوفسکی نحوه ساخت و استفاده از موسیقی است. این امر به ویژه در «سه تن: آبی» و «وجود دوگانه ورونیک» آشکار است، جایی که بسیار غیرقابل پیشبینی، نمادین و شبیه شخصیت خودش است. این روش غیرقابل پیشبینی و معرف نحوه ساخت و استفاده از موسیقی در «دکالوگ» نیز واضح است، اپیزود 2 دارای موسیقیهایی است که بهویژه خلق و خو را تقویت میکند.
نوشتههای واقعاً تحریکآمیز و ایدهآمیزی در آن وجود دارد. «دکالوگ»، علیرغم این واقعیت که گفتمان در بیشتر موارد ناچیز است. تعداد زیادی احساسات، موضوعات غنی و پیچیده (قتل و انضباط، قابل اعتماد بودن، بت پرستی، میل، عشق و اشتیاق، حقیقت، بزرگی و موذی گری، جنسیت و سیری ناپذیری)، مسائل انسانی و اهداف اخلاقی با حداکثر ظرفیت وجود دارد. به همین ترتیب، فضای کمی برای طنز وجود دارد، نه صرفاً در حس طنزآمیز تر قسمت 10، اپیزودهای 1 و 5 علاوه بر این، لحظات سرگرم کننده عجیب و غریبی دارند.
در هر یک از ده قسمت، روایت ها به شرح زیر است. حفظ به شیوه خاص خود، با حالات مختلف ذهنی، (به عنوان مثال، وحشتناک برای قسمت 5، تاثیرگذار برای قسمت 2، کمدی برای قسمت 10، قبر برای قسمت 4 و عمیقا پر برای قسمت 8 برای مدل ها) و موضوعات. واقعاً از نحوه کارکرد داستانها در مورد هر یک از ده اتهام شگفتزده بودم (البته شباهت اصلی آنها واقعاً عناوین قسمتها است، علیرغم اینکه ممکن است پس از شنیدن این حرف چگونه به نظر برسد، نباید به عنوان "تبلیغات مذهبی" یا "تبلیغات مذهبی" توجیه شود. هر چنین چیزی)، و به روشی انجام می شود که تا حدودی از نظر سرعت آگاهانه و در عین حال درک محیط است. در حالی که «دکالوگ» کوچکترین مقدار روایت را افزایش نمیدهد، قدرت، قدرت و قدرت روایتهایی که گفته میشود آنقدر هوشمندانه آن را گاهی کسلکننده میکند.
شخصیتها در صحت و ادعاها/شرایطشان قانعکننده هستند. بهطور شگفتانگیزی، تنها برای ده اپیزود، هر قسمت تنها یک ساعت، بسیار کشیده و جذاب هستند. دوره کیشلوفسکی آسمانی است، و نشان می دهد که یک رئیس با استعداد واقعی است که خیلی زود گذشت و چیزهای بیشتری نمی داد. نمیتوان نمایشگاههای ایدهآلتری را نیز درخواست کرد، برخی از آنها بهطور شگفتانگیزی پیچیده و کماهمیت هستند، در حالی که بهطور مداوم عادی و واقعی هستند.
بهطور کلی، دستاوردی فراتر از نفسگیر، به اندازهای که با ایدهاش انجام میدهد. تماشاگر برای بدست آوردن چنین مقدار زیادی از یک سریال کوچک که اصلاً شبیه سریال های قبلی، حین و پس از آن نیست. 10/10 بتانی کاکس
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً 60 دقیقه، نمایشهای ساختهشده برای تلویزیون، تا جایی که همه با هم میدانند، بر اساس ده اتهام، Decalogue: نمایشهایی با کیفیت اخلاقی امروزی با کیفیتی کجرو، عموماً عالی تا منصفانه، برخی عالی.
در ایده آلش: مرکز ذهنی افراطی که با جستارهای بی پایان فلسفی در مورد اخلاق انسانی پیوند خورده است. داستانی بیآرام و خستگیناپذیر که از طریق آن، با جزئیات اندک، گذشته به طرز مجللی طنینانداز میشود. مجذوب کردن جمعیت، در صورتی که توجه کافی را به عمل آورد، در مسیر افشا و افشای حرکت به سمت جلو و معکوس در زمان، همه با تخصص و دقت فوق العاده توسط یک متخصص عالی هماهنگ شده است. ظرافتها، بازیگری و عکاسی در برخی مواقع آنقدر عالی هستند که تصور اینکه چگونه میتوان آنها را در صفحه تلویزیونی فروتنانهای که سریال برای آن برنامهریزی شده بود، ارزیابی کرد.
با این حال متخصص هر چند وقت یک بار اجازه می دهد که قدرتش از او دور شود. او از داستانهایش بیرون میآید، میچرخد. صراحت در بیشتر مواقع توسط تصاویر بیمیل آسیب دیده و تاریک میشود. آبی برای وضعیت فطری متروک روح مجرد انسانی. سفید برای مرگ، سرنوشت بیطرف دور، و همچنین طبیعت دور از الهی - که، بدیهی است، او در مجموعه سه نفرهاش، Trois Coleurs: Rouge، Blanc و Bleu، از آن بهره برد. در بیش از یک اپیزود پنهان، نیشهای نالهای که گریه میکنند، از پشت صحنه موسیقی متن پخش میشوند، با اشاره نامطمئن به برسون، سگهای لعنتی نمادین؟ اینها ظرافت های بیهوده و بی اهمیتی هستند که با اهمیت زیادی در آنها نفوذ کرده است. انتظارات نویسنده نیز بهعنوان ساختاری علمی و نه عاطفی مشخص، تجاوز میکند. ناسازگاری های او بارها و بارها بیش از حد هوشمندانه، بیش از حد قطع ارتباط است (من از ناباکوف متنفرم). روایت موفق، صرف نظر از اینکه چقدر مداری یا حیله گری باشد، نیازی به توضیح مقاله ندارد. خودش می گوید تصاویر باید از داخل ظاهر شوند، نه اینکه از راه دور اضافه شوند. با وجود این، تقریباً هیچ یک از مفسران اعتراض می کنند (درجه تجزیه و تحلیل فیلم در حال حاضر به نظر نمی رسد از راه دور به سمت تحلیل علمی حرکت کند).
اگر کسی موضوعی را از هم جدا کند، این بیانی از چاشنیترین ویژگیهای عادی انسانگرایانه با وجود پریشانی و آشفتگی کنونی است، تأییدی بر پاکی قلب انسان در میان سردترین سختیها. . سفتی هر یک از احکام مطلق گرایانه با اومانیسم نسبی گرا مشخص می شود: خدا عشق است، عشق انسان است، مردم لکه دار هستند. اروپاییهای شرقی میتوانند به همان اندازه که آمریکاییها امیدوار و پولیانایی هستند، بدبین و عبوس باشند. با این حال، جهان خشن بدون احساس هر فیلم، به عنوان یک قاعده تا پایان، شکسته میشود تا یک ترحم نوستالژیک گستاخانه را آشکار کند، که بر اساس دیدگاهی مرسوم از عدالت و سخاوت مسیحی است. K. آنقدر که او اجازه می دهد فعلی، منحصر به فرد یا وجودی نیست. بدون ارجاع بدیهی به آن، او با کاتولیک بودن نقاط آغازین خود سازگار است.
همه اپیزودها به یک درجه نوسانی حول یک پروژه مسکن جامد وحشتناک مشابه می چرخند. (K.: "فوق العاده ترین حوزه اقامتی ورشو... شما می توانید تصور کنید که دیگران چگونه هستند.") اساساً همه مانند یک پشته سیگار می کشند، بسیار شبیه K. که در سال 1996 در سن 54 سالگی از دنیا رفت، 2 روز پس از... CABG، احتمالاً با یک سیگار در دهانش.
این فیلم در طول مسابقات مقدماتی Fortitude فیلمبرداری شده است و به طرز کنجکاوانه ای بی نظر است. آیا نظارت هنوز قابل ترس بود؟ آیا ک. همدست بود یا یک شکست خورده؟
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کریستوف کیشلوفسکی و کریستوف پیزیویچ که در حداقل بیش از 18 ماه نوشته شده اند و با برنامه ای خرج می کنند که هر ساخته هالیوودی آن را دیوانه می کند، به پایان رسیده است، احتمالاً تحریک کننده ترین و عمیق ترین فیلم های تاریخ را با این مینی سریال ساخته اند. چیزی که بسیار احساسیتر بود این بود که این قطعات فقط برای 15 سال به دلیل تاجر آن غیرقابل دسترسی بودند. با توجه به تفکری منحصر به فرد از Piesiewicz، هم تیمی قدیمی کیشلوفسکی، ده فرمان قرار بود هر بار به روسای مختلف داده شود. هر طور که باشد، کیشلوفسکی سر به پا شد و به هر یک از آنها تیراندازی کرد. چیزی که این قطعات را خارق العاده می کند آهنگ، تصاویر استثنایی و محتوای شگفت انگیز آنهاست. گفتمان بسیار کمی از ابتدا مورد استفاده قرار می گیرد. با در نظر گرفتن همه چیز، کیشلوفسکی اطلاعات کاملی در مورد شخصیتهایش با اتفاقات کوچک در زندگیشان در اختیار شما قرار میدهد، که طنین بیشتری دارد. آخرین حسابها بر اساس منطقه به هم متصل میشوند، که همگی برای ساکنان مختلف یک ساختمان آپارتمان در طول یک سال به احتمال زیاد رخ میدهند. هر قطعه یک ماده بدون هیچ کس دیگری است و می توان آن را به طور مستقل مشاهده کرد، البته بخشی از شخصیت ها واقعاً در قسمت های مختلف در قسمت های قطعه بازمی گردند. بزرگتر از همه این است که "فرشته" نامیده می شود، یک چهره گیج کننده که نگاهش به عنوان یک علامت هشدار قبلی برای شخصیت های اصلی پر می شود. از آنجایی که فیلم ها تقریباً بر اساس ده فرمان استوار شده اند (و روش های مختلفی که هر روز آنها را می شکنیم)، وضعیت روحی حالت عذاب و انزوا است. علاوه بر این، ورشو و آن ساختمان آپارتمانی بیاهمیت محیطی ایدهآل برای این داستانهای ویران شده است. در هر صورت، دلیل قانع کننده ای وجود دارد که باید یک مسیحی یا حتی یک فرد سخت گیر در این فیلم ها شرکت کند. اکثر فیلم ها مسائل انسانی و تصمیمات اخلاقی افراطی را مدیریت می کنند. اگرچه داستانها زیرنویسی برای ارتباط هر یک از آنها با اتهام دارند، اما اینها در اولین دیدگاه رئیس وجود نداشتند و بعداً توسط دفتر مطبوعاتی جشنواره فیلم ونیز اضافه شدند. به همین ترتیب، اگر دو تا از این فیلمها را در گونههای گستردهترشان دیدهاید: «فیلم کوتاه درباره کشتن» و «فیلم کوتاه درباره عشق»، باید دوباره آنها را در اینجا با بازخوانیهای منحصربهفردشان تماشا کنید، زیرا آنها به نگاهی کوچک به هنرپیشه کیشلوفسکی که صحنههای کوچکی را تغییر میدهد و اضافه میکند که فیلمها (بهطور غیرمعمول «فیلم کوتاهی درباره عشق») برخوردهای مختلف و تقریباً تصویری از زندگی مردم میسازد.
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من از جمله افراد استثنایی خوش شانسی هستم که سریال «دکالوگ» را در یک تئاتر دیدم. و از این بابت خوشحالم. من تقریباً با کیشلوفسکی آشنایی نداشتم تا اینکه ده فرمان را دیدم که در طول نمایش داده شد. بیست و نهمین جشن جهانی فیلم هند که در تریواندروم برگزار شد. از آنجایی که من به این شخص به خاطر توانایی هایش احترام گذاشته، تحسین و گرامی داشته ام. هر کسی میتواند دانش مفیدی را از این 10 مروارید کوچک به دست آورد. در واقع، حتی تعداد زیادی از تهیهکنندگان فیلم جدی معاصر، از این فیلمساز بسیار مشتاق سود میبرند.
بهنظر میرسد که دوربین با داشتن تضاد بسیار آشکار، از مهارتهایی برخوردار است که کوچکترین چیزهای درونی را به تصویر بکشد. مزاحمت هایی که هر یک از شخصیت ها از آن رنج می برند. این مرد نشان داده است که چقدر شاهد عینی زندگی است. رویکرد او در بیان افکار به روشی ساده و در عین حال افراطی، تأثیری بی پایان در ذهن ما خواهد داشت.
«فیلم کوتاهی درباره کشتن» و «فیلم کوتاهی درباره عشق» ممکن است ردیابی شده باشند. جهت آن به تئاتر و توجه به دست آورد. با این حال، من قاطعانه احساس میکنم که باید هر یک از 10 قسمت را ببیند (در هر درخواستی و توجه داشته باشید) که موضوعاتی از خیانت تا آمیختگی و بازی ناپسند و غیره را پوشش میدهد. به طور قابل توجهی شگفت انگیزتر این است که به نظر می رسد هر یک از اپیزودها در منطقه مشابه فیلمبرداری شده اند و مستاجران یک مجتمع خصوصی بزرگ را پوشش می دهند. شخصیت های زیادی در هر قسمت (که هر قسمت حدود یک ساعت است) وجود ندارد و همه آنها ظاهر می شوند. تا یک حکاکی برای ما بگذارد. کریستوف پیزیویچ، مقالهنویس فیلمنامه هر یک از اپیزودها، کار فوقالعادهای انجام داده است. اما مطمئن هستم که تجسم بخشی از گفتمان را با دیدن نسخههای زیرنویس از دست دادهام.
در ساخت این اپیزودها هیچ تلاش پرمدعای وجود ندارد - مثلاً از طریق استفاده از مجموعه های عظیم یا ستاره های بزرگ یا پیشرفت های روان دوربین. این دوربین روی زمین نگه داشته شده است، واقع بینانه است و از تعداد زیادی از عناصر وفادار به زندگی محروم است.دوربین به طرز دردناکی کلیپ آهسته حرکت می کند، اما چیزی شما را هوشیار نگه می دارد، زیرا می دانید که مرد پشت آن تلاش می کند صحبت کند نه صرفاً با این حال تبادل نظر کند. . ای کاش فرصتی برای دیدن تعداد بیشتری از آثار او داشتم و از فعالیتهایی که هر روز مجبور به دیدنش هستیم دوری میکردم.
من واقعاً اعتماد دارم که تعداد بیشتری از مشارکتهای کیشلوفسکی به سمت کشور من میرود. و افراد بیشتری از همه جای دنیا این فرصت را دارند که آثار این هنرمند را ببینند. این مرد اساساً زیباست!!!
دانلود سریال Dekalog 1989 (ده فرمان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به احتمال زیاد گفتم که نصب Dekalog یک نسیم بود، اینطور نبود. با این حال، قرار بود در طول چند ماه دیده شود، نه چند روز مانند من، و احتمالاً شما را از تماشای متوالی آن منصرف خواهم کرد. یک عامل بازدارنده بزرگ برای من در پیکربندی نهفته است: ده فیلم در مقیاس کوچک متمایز که به روشهای مهمی به هم متصل نمیشوند، هر یک کمتر از یک ساعت، بنابراین به نظر میرسد که نبرد سیسیفی دوباره از پایگاه شروع میشود، همانطور که شما به اوج میرسیدید. و هر بار که به پایین برمی گردیم، یک بار دیگر با چیدمان متناوب شخصیت ها و داستان شروع می کنیم.
مزیت بالقوه طراحی تلویزیون این است که کیشلوفسکی این شانس را داشت که انواع مختلف را با ساختاری در کنار هم حل کند. . گرد هم آوردن افکار در سراسر 10 Dekalog قوی است. ما با کمی درک در مورد خطر ساکن شدن در یک داستان در زمانی که حقیقت گیج کننده تر و فریبنده تر است، و همچنین نسبتی از تصدیق در مورد این پیچیدگی بین قدرت های تابعه در پشت روایت ها را ترک می کنیم. ساختاری که آنها ایجاد کردند داستانی بود که غرق شده بود و شک و تردید را در مورد آن برانگیخت. بارها و بارها اطمینان از نمایش با افشاگری هایی که درخواست تعدیل نظرسنجی را دارند، پوشش داده می شود.
دو گرایش در کار وجود دارد، یکی گرایش فیلمساز و دیگری گرایش نویسنده. تمایل کیشلوفسکی به بررسی لبه ها، رویکردهای مختلف به رویاپردازی ظاهری. گرایش دیگر این است که به طور مداوم این خاطره کاهش می یابد تا دو شخصیت با بدبختی خود را در یک اتاق در معرض دید همدیگر قرار دهند، و یا از آن فاصله بگیرند. برگمن. یکی انرژی عمیقی را از شخصیتها در بالا میفرستد، آن را با کلمات و توقفهای سست هدایت میکند. گاهی اوقات به نظر می رسد کیشلوفسکی صرفاً اخلاقیات یک محتوا را تطبیق می دهد، اما در زمان های مختلف به نظر می رسد که او روش های خود را با دوربین می سازد.
این به خودی خود در ارزیابی من اثر هنری نیست. در واقع، حتی با 10 ساعت بیش از حد، اساساً مضامین را در بر می گیرد و مجدداً تکرار می کند. در هر صورت، به احتمال زیاد اینجا جایی است که کیشلوفسکی برای سه تن شاگردی میکند و با ایجاد غوغای یکنواخت در اطراف شهر، محدود میشود و در حال حاضر آماده است تا بر یک تغییر واقعی در نظرسنجی در ساختار برجسته تأثیر بگذارد، زمان زیادی صرف میشود. من خودم به عنوان پایه ای برای آن فیلم ها به این موضوع رسیدم، می توانید بگویید شاگردی تماشاگر. من به آنجا می روم تا بفهمم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.