در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
سریال Our Mutual Friend 1998... لطفا منتظر بمانید ...
داستانهای پیچیدهای از عشق و حرص و آز و هویتهای مخفی از چارلز دیکنز در لندن دهه ۱۸۶۰ میلادی.
شايعات در طبقهي مرفه جامعهي لندن وقتي شروع ميشود که جنازهي جان هارمون، جواني که براي بدست آوردن ارثيهي خانوادگيش مجبور به ازدواج با زني ميشود که هرگز او را نديده، در رودخانهي تيمز پيدا مي شود و ارثيهي او به دست خانوادهي سطح پايين بافين ميافتد...
دانلود سریال Our Mutual Friend 1998 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من در بخش بزرگی از Our Mutual Friend با احترام به شخصیت ها و ارتباط آنها با یکدیگر گیج شدم، به حدی که مدام به این فکر می کنم که آیا قسمت ها را خوب تماشا کرده ام یا خیر. با این حال، همه چیز در قسمت چهارم حل شد. من تأیید کردم که آخرین بار آن را تماشا کردهام.
مثل سایر نسخههای دیکنز در بیبیسی، به وضوح یک خلاقیت با سلیقه است. همانطور که بود، رشته های داستان - - که من را گیج کرد - - در پرتو این واقعیت که ارزش های خلقت در اینجا به قدری بالاست و در نتیجه دقیق هستند که مانند تماشای یک قوم نگاری پنج ساعته است، تنها چیزهایی هستند که می توان آنها را شکست داد. لندن در دهه 1840. من هرگز چنین گندیدگی ندیده بودم. همه آثار دیکنز شامل افراد فقیر است، با این حال این "مردم قایق" در پایین ترین سطح مقیاس قرار دارند.
آنها در گل و لای سواحل تیمز و اطراف آن زندگی می کنند و با کامیون دور می شوند. دوده از انبوه بقایای بقایایی که برای ساخت بلوک فروخته می شود. همچنین، من به طور کلی فکر می کردم که آن را افتضاح دارم. تیموتی اسپال، به عنوان آقای زهره فروتن، هرچند بزرگ، زبالهها را در طرحهای مختلف خود از رودخانه بیرون میکشد تا آنها را بازسازی و مبادله کند - - لباس ریختهشده، دور انداختن چترها، اجساد موجودات و انسانها، قطعات فلزی، ظروف شیشهای، عروسک ها. او کشف کرده است که چگونه تعداد کافی استخوان انسان را جمع آوری کند - - یک استخوان ران اینجا، یک استخوان استخوان پاشنه - - برای جمع آوری یک اسکلت عملاً کامل انسان، که او نسبتاً از آن راضی است. باعث یکی از آن تصمیمات نوشته دیکنزی می شود. آقای ونوس با یک خانم خوب شریک است و او مطمئن است که با فرض اینکه آنها در هر نقطهای از هم جدا شدهاند، فراخوانی او منجر به "احترام او در شرایط سخت" نخواهد شد. وقتی آنها چنین اظهاراتی را بیان می کنند، دوست دارم. در جایی دیگر، دیکنز فردی را دارد که فریاد می زند: "اوه، سرخوشی! چه وارونگی ویرانی!" جای تعجب بزرگی نیست که دبلیو سی فیلدز به اندازه آقای میکاوبر متقاعدکننده بود.
دیکنز بدیهی است که به این معناست که تمرکز ما را به سمت مشکلات مردم فقیر هدایت کند. اینها افرادی هستند که وقتی پیر میشوند و گرد و غبار را گاز میگیرند، زیر درختچه میلغزند و به تنهایی مانند حیوانات شکسته به پایان میرسند.
اما دیکنز ناامید خود را رمانتیک نمیکند. در میان آنها به همان اندازه که در بین ثروتمندان شر است. علاوه بر این، این یک داستان عادی برای او است - وصیت نامه های کنار گذاشته شده، ازدواج در بالای یا زیر ایستگاه، علاقه به دست گذاشتن بر میراث، اخاذی، چیزی شبیه به آن. با این حال، دیکنز مترقی نبود - به هیچ وجه، با توجه به آثارش که من با آنها آشنا هستم. همه چیز را می توان با حقیقت، دلیل شریف و عدالت حل و فصل کرد. گاهی اوقات همه چیز را در نظر میگیریم.
علوفهجو بودن در زبالهفروشیها یا کلراکای وبا که تیمز بود، در واقع یک تجارت پرخطر بود. در آن مرحله بیماری به ویژه در بین جوانان کنترل نشده بود. این همه قبل از خدمات پزشکی عمومی بریتانیا بود، بدیهی است. کنجکاو است که، در حین نوشتن این مطلب، سر و صداهای تحقیرآمیز خاصی علیه کوچکترین نوع پیشرفت در مراقبت های پزشکی در ایالات متحده وجود دارد. من مجبورم بپذیرم که تعدادی آمریکایی وجود دارند که با بازدید مجدد از ترتیبات انتقال رفاه از دیکنزی لندن مخالفت نمی کنند. به محض اینکه افراد بی بضاعت آرزویی داشتند، در هر صورت بیمار نمی شدند. احیای داروینیسم اجتماعی هربرت اسپنسر در حال ستایش از قبر است. خسیس هم تایید می کرد.
همه نمایشگاه ها اساسا کافی هستند و برخی از آن ها برتر هستند. آنا فریل در نقش بلا استثنایی است. او در صحبت کردن و خوردن همزمان تردید ندارد. دفتر آرایش باید یک دکوراسیون داشته باشد. چه باد زدگی اغراق آمیزی! دندان های فقرا به ویژه در اطراف خوب است. به نظر می رسد که آنها بدون هیچ کس دیگری مانند همه چیز در کابوس های بی شکل به طور قابل لمس باقی می مانند.
اما فکر می کنم ممکن است هیجان خود را برای سریال دیکنز شکسته باشم. شاید این نقص خود من بود. شاید من اپیزودها را تحریک کردم. با این حال، به نظر می رسید تا حدودی خسته کننده - طولانی، در اکثر موارد بدبخت، و درهم. باعث شد نیاز به تماشای انیمیشن Bugs Rabbit یا خوردن شربت یا چیزی برای پاک کردن حس چشایی داشته باشم. با این حال، آنها به قدری درجه یک هستند که مطمئن هستم پس از مدتی در یک مهار، آنها را به بالا خواهم زد تا مچ دستم را نبرم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.