سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال The Blacklist لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen که نقش اون رو بازیگر سریال Blue Bloods یعنی Megan Boone بازی میکنه همکاری میکنه…
سریال پیرامون کاراکتری به اسم رایموند می باشد , که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است . او ناگهان تصمیم میگیرد خود را تسلیم پلیس کند؛ ولی تنها شرطش این است که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکند…
الیزابت کین که به تازگی همکاری با اف بی آی را شروع کرده، پس از مدتی کوتاه با چالشی سخت روبرو می شود. یک مجرم سابقه دار که دهه ها است از چنگ قانون گریخته، خود را تسلیم قانون می کند اما با این شرط که فقط با الیزابت کین همکاری کند و...
داستان لیست سیاه درباره شخصی به نام ” Red ” که یک خلاف کار بزرگ و حرفه ای است که زمان زیادی مامورین و پلیس و اف بی آی دنبای او بودند. اما روزی او تصمیم میگیرد خود را تحویل قانون بدهد. اما برای این کار شرایطی در نظر دارد. او میخواهد تنها با یک پلیس کار کند و با همکاری آن پلیس بقیه افراد خلاف کار و تبهکار معروف را دستگیری کند...
ریموند ردینگتون ، افسر سابق نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا که به یک جنایتکار برجسته تبدیل شدهاست، پس از فرار از دستگیری برای چندین دهه، به صورت داوطلبانه خود را تسلیم افبیآی میکند. او به افبیآی میگوید که لیستی از خطرناکترین جنایتکاران دنیا را دارد که در طی سالها جمع کردهاست و مایل است در مقابل مصونیت از پیگرد قانونی، عملیات تک تک آنها را اطلاع دهد. در هر فصل، سرنخهایی دربارهٔ اسرار قدیمی ردینگتون فاش میشود.
الیزابت کین ، نماینده جدید FBI ، تمام زندگی خود را از بین می برد وقتی که یک جنایتکار مرموز ، ریموند ردینگتون ، که ده ها سال است از دستگیری خودداری کرده ، خود را تسلیم می کند و اصرار دارد فقط با او صحبت کند.
لیست سیاه (انگلیسی: The Blacklist) مجموعه تلویزیونی ساخت شبکه ان ابی اس است. ساخت مجموعه از سال ۲۰۱۳ شروع شده است. داستان سریال در مورد ریموند ردینگتون ، یکی از فراریان تحت تعقیب FBI، در مقر FBI در واشنگتن دی سی تسلیم شد او ادعا می کند که او و FBI همان منافع مشترک یعنی پایین آوردن تروریست ها و جنایتکاران خطرناک را دارند. او قصد همکاری با FBI را دارد اما اصرار دارد که او فقط به الیزابت کین، تازه کار اف بی آی صحبت خواهد کرد. او یک لیست از تروریست ها دارد که آن را لیست سیاه می نامد و …
فردی به نام Red یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب، ناگهان تصمیم می گیرد خودش را تسلیم پلیس کند و کمک کند هر کسی که با او کار کرده است را معرفی کند و…
سریال لیست سیاه The Blacklist در مورد زنی به نام الیزابت کین (با بازی مگان بون) است که به تازگی همکاری خود با FBI را آغاز کرده است. در این میان یک مجرم فراری تحت تعقیب به نام ریموند ردینگتون (با بازی جیمز اسپادر) که دهها سال است از چنگال پلیس گریخته، به طرز عجیبی خود را تسلیم پلیس میکند. وی قبول میکند که به FBI برای دستگیری جنایتکاران خطرناک کمک کند اما شرط او این میباشد که تنها حاضر است با الیزابت کین همکاری کرده و…
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این نمایش بلافاصله آزار دهنده من بود ، رسیدن به آن در فصل اول دشوار بود ، بنابراین آن را در حالت تعلیق قرار دادم تا این که همه موارد دیگر را در لیست تماشای خود تماشا کردم. اکنون که توانسته ام خودم را در قسمت های بعدی قرار دهم ، می توانم آن را به درستی مرور کنم.
مفهوم نمایش خوب است. بیشتر بازی ها مشکلی ندارند. بعضی از بازیگران در واقع کاملاً خوب هستند.
ضعف نمایش دو برابر است.
نوشتن / فیلمنامه تنبل است ، اغلب خیلی غیرقابل تصور است ، و مردم را دقیقاً در مکان مناسب در زمان مناسب اغلب ، و انواع تنبلی های دیگر. به عنوان مثال ، یک دختر جوان از جنگل داخل جاده فرار می کند و یک کامیون نیمه تمام با سکه ای چند اینچ از او متوقف می شود. نه نه نه. این در زندگی واقعی اتفاق نمی افتد و مثالهای بسیار زیادی از این دست وجود دارد.
در یک قسمت ، ردینگتون دقیقاً در مکان مناسب و دقیقاً در زمان مناسب در وسط هیچ جا ظاهر می شود تا صرفه جویی کند روز ، که به خودی خود غیرقابل تصور بود ، اما پس از آن همه چیز ترش می شود ، و دمب دقیقاً در زمان مناسب برای نجات ردینگتون ظاهر می شود. این بعد از آن است که دمب برای چندین قسمت از برنامه خارج شده بود. ورود تصادفی رد و دمب برای "نجات روز" همه ظرف چند دقیقه اتفاق افتاد. نمایش پر از این مزخرفات است.
مثال دیگر ، جادوگر فنی تیم FBI متوجه می شود که آنها به دلیل ردیابی در کارت ویزیت دنبال می شوند ، و به کنار جاده می کشند ( از آن طرف جاده به سمت ترافیکی که در حال پیشروی است نه کمتر) تا آن را از جیب خود بیرون بیاورد و در مورد موضوع بحث کند. چرا او صحبت می کند تا گفت و گو کند که چرا تعقیب کنندگان داغ دارند؟ چرا؟ چرا هنگام رانندگی فقط چیز لعنتی را از پنجره به بیرون پرتاب نمی کنید؟ این نوشتن تنبل و احمقانه در این نمایش امری عادی است.
در یک مورد دیگر ، دستیار مدیر FBI با اسلحه نگه داشته می شود و سقف به طور تصادفی کاملاً سقوط می کند و اسیرش را محکم می کند ، و سپس او را التماس می کند برای کمک به. به جای اینکه اسلحه را روی زمین که فقط از دست شخصی که وی را با اسلحه نگه داشته بود دور نگه دارد ، بلافاصله قطعه سیمان را که پاهای او را خرد می کند ، بلند می کند و اسیر کننده اسلحه را بازیابی می کند و دوباره او را با تهدید اسلحه نگه می دارد. چرا؟ این احمقانه و باورنکردنی است.
به نظر می رسد بیشتر قسمت ها با عجله در نوشیدنی در طی 30-20 دقیقه توسط افرادی که هیچ تسلطی به چگونگی کار چیزهای اساسی ندارند ، خرد شده و حتی ذره ذره عقل سلیم.
دومین مشکل نمایش الیزابت است. شخصیت او یک ادم سفیه و احمق است ، و شخصیتی که این احمق است ، یک پروفایل ساز معتبر FBI نیست. او بخاطر اشباع کنجکاوی خود دائماً زندگی مردم را در معرض خطر قرار می دهد و هنگامی که سرانجام پاسخهایی پیدا کرد ، مانند یک دختر دزد مدرسه رفتار می کند و به طرف شخصی که می داند نمی خواست او بشناسد ، فرار می کند ، انتظار دارد که مردم اطرافش باید خوشحال باشد که با همه اینها "خوب" است. شخصیت الیزابت آنقدر افتضاح است که من متوجه شدم وقتی او روی صفحه بود دائماً فحش می دادم ، به شخصیت او لعنت می کردم ، به هر کاری که می کرد لعنت می کردم. وقتی فکر کردم آنها را کشته اند ، برای چند قسمت راحت شدم. نمایش بدون او بهتر بود.
من در حال خرد کردن ته بشکه برای تماشای چیزی بوده ام ، وگرنه هرگز خودم را از طریق این نمایش نشان نمی دادم ، که شرم آور است ، زیرا بیشتر بازیگری خوب است.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من سریال را با کمی انتظار شروع کردم. طرح کاری جالب و جالب به نظر می رسید ، اما امیدهای من به سرعت برطرف شد.
این کار بسیار کلیشه ای بود که شخصیت اصلی (جنایی تحت تعقیب) به ساختمان فدرال می رفت. اولین اجازه دادن 6-8 پلیس بود که با تپانچه و تفنگ در اطراف او ایستاده بودند. (شاید آنها فقط می توانستند بدون هیچ گونه 7-8 ثانیه ایستادن با اسلحه های پر شده در یک ساختمان پر از غیرنظامی ، او را کاف کنند تا خطر را به حداقل برسانند؟) تدریس من این بود: "این فقط یک جزئیات جزئی است".
سپس پلیس خاصی برای همکاری وی لازم است. در نتیجه ، پلیس برای گرفتن سوار شدن او به خانه اش با 4-5 ماشین لاستیک که جیغ می زند و چراغ های پلیس روشن است (سواره نظام رسیده است) و با هلی کوپتر ارتش در مقابل یک ساختمان غیرنظامی عادی حاضر می شود. شاید فقط یک هلی کوپتر کوچک سریع پلیس و یک اتومبیل باشد تا کل خیابان از اتفاقاتی مطلع نشود. "جزئیات دیگر ، امیدوارم این بهتر شود" من تدریس کردم. من اشاره کردم که پلیس در آن مرحله هیچ عجله ای نداشت تا این ورود پر زرق و برق را توجیه کند.
این دختر در اولین روز حضور در پروفایل جنایی FBI است ، اما او ذهنیت بیشتری نسبت به خود "ذهنیت گرا" دارد. او مدام تصمیمات صحیح می گیرد (بله برای او هموار است ، اما تجربه 1000 ساله در اتاق وجود دارد و او تازه کار است). سپس باورنکردنی ترین صحنه رخ می دهد که چهار SUV FBI روی پل متوقف می شوند و تروریست می رسد. تروریست ها مانند احمق ها رفتار می کنند (یکی از این که گلوله های اسلحه اش تمام شده و فقط به اسلحه اش نگاه می کند در حالی که هیچ پوششی ندارد) متعجب است. به نوعی این 3-4 تروریست آماتور کل انتقال را از بین می برند ، دختر را می برند ، طنابها را به رودخانه ای که قایق های فرار وجود دارد پایین می اندازند. اکنون هلی کوپتر پلیس یا هر بالگرد کجاست؟ افسران پلیس در این حوالی چطور؟ درگیری ها 5-6 دقیقه طول کشید. من مطمئن هستم که یکی از ماموران FBI یا هر غیرنظامی پلیس را نگران کرده است. در واقع در عرض چند دقیقه هلی کوپتر بر روی آنها وجود داشت و پلیس با نیروی فوق العاده ای وارد آنجا می شود.
من سعی می کنم خودم را مجبور به ادامه کار کنم ، اما به زودی ضربه نهایی اینجا است. مجرمی که وارد شده است "اطلاعات" خود را برای کسب اطلاعات کسب می کند. او اکنون در هتل پنج ستاره است و به تمام داده های پرونده دسترسی دارد ، از بندها خلاص می شود - و تلویزیون من خاموش است. "من ترجیح می دهم بخوابم". این نمایش حداکثر در فصل دو لغو می شود ، حتی این یک کشش است. از طرف دیگر ، من عدم تمایل "مخاطبان CSI" به تلویزیون روشنفکر را قبلا اشتباه گرفته ام.
کسی این را دوست دارد ، مطمئن هستم. برای من ، این احساس را دارم که می دانم چگونه این اتفاق خواهد افتاد. این دختر کارآگاهان استراحت هوشمندانه ای خواهد داشت ، هیچ کس در اکثر موارد او را باور نخواهد کرد ، اما به نظر می رسد او از هر نظر درست است. به دلیل فریب خوردن این مجرم ، احتمالاً در برخی موارد کمی دیر انجام شده است ، بنابراین نمایش می تواند برای مدتی ادامه یابد. اشاره شده بود که او چیز خاصی برای او است. او پدر نداشت. او (جنایتکار) خانواده خود را در شب کریسمس ترک کرده بود. به شدت پیشنهاد می کنیم که او پدر وی ، یا یکی از نزدیکان / دوست او است. او اطلاعات شخصی او را از گذشته می دانست. "Blaablaa" ، کاری ندارم ، وقت خود را تلف نکن اگر چیز دیگری برای تماشای آن نیست ، ممکن است قابل تحمل باشد.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فقط به جیمز اسپیدر در نقش ریموند ردینگتون امتیاز 8 می دهم، همین. او در واقع مستحق 10 است اما از آنجایی که این یک مجموعه گروهی است، نمی توانم حضور او در تیم را توجیه کنم.
ردینگتون و دمبه شراکت بسیار خوبی دارند حتی با توجه به اینکه ریموند هرگز دمبه را برابر نخواهد دید. . دمبه به ردینگتون متعهد و وفادار است، به اشتباهی، مانند به خطر انداختن خانواده خود. شخصیت های برتر و بازیگری درجه یک.
تیم متوسطی است، بد نیست اما زمانی که باید عالی نیست. کارگردان، هارولد کوپر، به عنوان یک شخصیت، بیش از حد منفعل است و یک فشار آور است. این گاهی اوقات جواب میدهد زیرا برخی از شخصیتهای دیگر برای انجام کاری حیاتی به او نیاز دارند که عقبنشینی کند. هری لنیکس به عنوان بازیگر، سفت است و به نظر می رسد که تقریباً در تمام صحنه ها باید گریه کند یا مدفوع کند.
بقیه ها هوم هستند. دونالد بیشتر اوقات آدم بدی است اما به این کار بسیار وقف است. دیگو کلاتنهوف در ایفای این نقش بسیار خوب کار می کند. سامار احتمالاً بهترین در بین همه عوامل است، اما او به جایگاه دوم در جایگاه دومی مانند دونالد و آن الیزابت کین احمق کاهش یافته است. آرام میتوانست شخصیت شگفتانگیزی باشد، اما تمام تستوسترونش را از او گرفتند و شیرهای کوچک برایش ساختند. او هنوز هم ناز است.
متأسفانه از رفتن برایان دنهی، او به عنوان یک بازیگر دلتنگ خواهد شد. در لیست سیاه شخصیتی که او بازی می کند گیج کننده است و واقعا وقت تلف کردن است. با آن مرد چیز زیادی معنا ندارد. و واقعاً او کیست؟
تام کین... یک هدر دادن گوشت. به عنوان یک شخص احمق و بی ارزش به نظر می رسد که او در آخر نوشته شده است. بازیگر نقش تام نیز کمی بی دست و پا است، او تمایل دارد در مواقع نامناسب لبخند بزند یا گمشده به نظر برسد که باعث می شود برخلاف آنچه قرار است باشد به نظر برسد. یک قاتل آموزش دیده، درست است؟
اکنون آقای کاپلان بمب است! رفتار او کاملاً با نقش و عملکرد او مطابقت دارد. و نقش او برای ردینگتون ضروری است، اما همچنین به ما چیزی هیجان انگیز می دهد تا هر زمان که او در صحنه ای حضور دارد، تماشا کنیم.
این عالی است که در هر قسمت با شخصیت های مختلف معرفی می شوم، و این چیزی است که باعث می شود من تماشا کنم. این باعث می شود که خط داستان حرکت کند و گوشت تازه را به صورت چرخشی به ما می دهد. ما به این نیاز داریم زیرا داستان به کمک نیاز دارد. این یک فرض خوب است حتی اگر باور کردنی نباشد. اما دیالوگ ها و بسیاری از اکشن ها خط داستانی را حمل نمی کنند. من با چیزهای دور از ذهنی که به نظر می رسد ردینگتون در هر قسمت خلق می کند، کاملاً خوب هستم، این یک مستند نیست، این یک داستان فانتزی درباره یک شخص واقعاً بد است که دوست داشتنی است و نرم تر از بلک یخ است. حیف که فیلمنامه کوتاه می آید. من بیشتر قسمت را به این می گذرانم که ای کاش همه آنها فقط ساکت می شدند. جیمز اسپیدر باید تبلیغ کند زیرا او یکی از معدود افرادی است که به نظر قابل قبول است و می تواند علاقه من را حفظ کند. الیزابت کین... باورنکردنی ترین مامور تاریخ. بیا، اولین روزی است که او یک تیم مستقر را رهبری می کند؟ طرز نگاه و رفتار او؟ این توهین به شعور من است. باور کردنی نیست که یک زن جوان با آن شخصیت بتواند از آکادمی عبور کند. این یک مشکل است. همانطور که سریال رشد میکند، میبینیم که او تهاجمیتر و نیرومندتر میشود و در مقابل ردینگتون، تیم، رئیسش و آدمهای بد ایستادگی میکند. او به سختی با این موضوع قانع می شود زیرا دیالوگ او یک شوخی است. هیچ چیز معتبری از دهان احمق او بیرون نمی آید. او زمانی صحبت می کند که نیاز به ساکت بودن دارد، و همیشه سوالات اشتباهی را از ردینگتون می پرسد (بی احترامی) زمانی که او فقط باید ساکت شود و گوش کند. آزاردهنده است وقتی که او فکر میکند چقدر خودسر است وقتی سعی میکند باهوشتر از مردی باشد که تمام وجودش حول فریب، قتل و خیانت ساخته شده است. او توانسته است این بچه ای را که هرگز نباید به دنیا می آورد، رها کند، شوهرش را بکشد (آی!)، و پیوسته همه را در معرض خطر جدی قرار دهد. همه به این دلیل که فکر می کند از همه باهوش تر است. من از چیزهایی که می گوید متنفرم، شخصیت او طوری نوشته شده بود که انگار یک شوخی درونی است. مثل همه افراد حاضر در صحنه پانک می شوند. برخی از اینها به خاطر دیالوگ و فیلمنامه است، اما بیشتر به این دلیل است که مگان بون افتضاح است. در چند قسمت اول او مانند آهو در چراغ های جلو با دهان باز همیشه به نظر می رسید. به نظر می رسد که او از آن زمان تا به حال کارهای ارتودنسی انجام داده است، اما از کجا می توانم بدانم که اگر او همیشه دندان هایش را بیرون نمی آورد و بیش از حد صحبت می کرد. او بسیار بی دست و پا است و من مطمئن نیستم که این تصویر او از کین است یا خیر. من او را آنطور که دیگران ذکر کرده اند جذاب نمی بینم، اما این شخصیت نیازی به یک بازیگر خوب ندارد. بون در استارباکس در حالی که قهوه سرد Trenti خود را می خورد، با 12 پمپ وانیل بدون قند، 12 پمپ کارامل بدون شکر، 5 پمپ موکای لاغر، یک قطره سویا، با یک کوکی در کنارش، او را در استارباکس کشف کردند. . بازیگری بد مشکل همه اینها این است که او در اینجا شخصیت LEAD است، و ما باید در هر قسمت به تماشای او بنشینیم، در حالی که او در طول زندگی خود غوغا می کند و به سختی از موقعیت های مضحک قابل اجتناب جان سالم به در می برد. واقعاً مایه تاسف است که الیزابت کین نمی تواند کشته شود.
جیمز اسپیدر دلیلی است که من آن را خاموش نکرده ام. همانطور که گفتم، او فقط در نقش خودش شایسته 10 جایزه است. این همه دیگران هستند که میله را برای او پایین می آورند. او لیست سیاه را بر پشت خود حمل می کند.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خدایا از کجا شروع کنم؟ اگر کوچکترین اطلاعاتی در مورد نحوه عملکرد مجریان قانون داشته باشید، متوجه خواهید شد که این نمایش از بسیاری جهات مضحک است. من اینجا مینشینم و همه آنها را فهرست میکنم، اما ستاره دنبالهدار هالی قرار است در سال 2061 ظاهر شود و من نمیخواهم آن را از دست بدهیم، بنابراین من فقط به چند روش بیمعنی این نمایش اشاره میکنم. 1) آرام مجتبایی. آیا قرار است او دوست داشتنی و دوست داشتنی باشد؟ تمام مزیت او (حداقل از فصل 4) این است که همه را نگه می دارد و آنها را به خاطر مسائل بی اهمیت در معرض خطر قرار می دهد. این می تواند از امتناع از گفتن به مامور رسلر در مورد نحوه خنثی کردن یک وسیله انفجاری تا زمانی که از مامور کین به خاطر نامیدن او با نام بد عذرخواهی کند، تا امتناع از "بستن" هواپیمای حامل مواد منفجره که هزاران نفر را می کشد را شامل شود، زیرا "من این کار را نمی کنم." می خواهم کسی را بکشم.» متاسفم، اما یک مامور اف بی آی نباید هیچ ابایی داشته باشد که جان هزاران نفر را نجات دهد - مخصوصاً در چنین پرونده خشک و بریده. وارد کردن مداوم مسائل شخصی او به میدان - که باعث خطر قریب الوقوع برای همکارانش می شود - باید او را اخراج کند. این چگونه قرار است دوست داشتنی و عجیب باشد؟ 2) این ادامه در آرام است. من نمی توانم جلوی چشمانم را بچرخانم هر وقت او به یکی از فحش هایش می پردازد. این کلیشه ای است که «من به مین فریم هک کردم و این الگوریتم را کدنویسی کردم که دقیقاً آنچه را که باید بدانم به من می گوید». او در دقیقه یک میلیارد کلمه را تایپ می کند زیرا متن سبز رنگ روی صفحه کامپیوترش می چرخد و چندین تصویر ظاهر می شود. اساساً، نیمی از کارهایی که او انجام می دهد غیرممکن است - حداقل در بازه زمانی که این کار را انجام می دهد، و هیچ چیز شبیه آن به نظر نمی رسد. و سخنراني فناوري او عمدتاً از كلمات وزوز فناوري استفاده مي كند و آنها را در جملات تصادفي پرتاب مي كند. این بسیار غیرقابل تحمل است و من حتی یک فرد فنی نیستم. من نمی توانم تصور کنم که اگر واقعاً در یک زمینه مرتبط با فناوری پیشینه ای داشته باشید، تماشا کردن چگونه خواهد بود. 3) اخلاق. من متوجه شدم، یک نمایش واقع گرایانه که پیرامون تروریسم و نگرانی های امنیت ملی می گذرد، در مقایسه با این نمایش که گاهی اوقات سعی می کند سبک دل باشد، باعث مرگ می شود. با این حال، این نمایش زمانی که صحبت از اخلاق به میان میآید، بسیار دلپذیر است. در یک اپیزود، شخصیتها در مورد پیامدهای اخلاقی گرفتن یک جان برای نجات صدها یا هزاران نفر بحث خواهند کرد، و از بیننده انتظار دارند زمانی را که فقط چند قسمت قبل از آن قرار بود در زمانی که مامور کین * اسپویل میشود طرفداری کنیم، با هم صحبت کنند. * زمانی که دادستان کل غیرمسلح بود به او شلیک کرد. 4) مامور الیزابت کین. نمی دانم چه بگویم جز اینکه او به عنوان یک شخصیت تحمل ناپذیر است. بازی مگان بون کمکی به این موضوع نمی کند، اما من نمی توانم او را بیش از حد مقصر بدانم وقتی که خود شخصیت آنقدر ضعیف نوشته شده است. او یک مامور افبیآی افتضاح است، اما تنها راهی که *اسپایل*ها را اخراج میکند، داشتن یک جنایت در پروندهاش است؟ این چیزی است که او در آن؟ این شکنجه مظنونان یا پنهان کردن مسائل امنیت ملی از همکارانش نبود؟ و با این حال، ما باید باور کنیم که او مورد علاقه همه همسالانش است؟ همکارانش حاضرند برای او تا پای جان بجنگند، اما چرا؟ ما هرگز هیچ رابطه خویشاوندی واقعی بین آنها روی پرده نمی بینیم (غیر از اینکه آرام در دو فصل اول رابطه عجیبی با او داشت). و ما مطمئناً نمیبینیم که مامور کین نسبت به همکارانش محبتی متقابل داشته باشد، حداقل در فصل 4. این احساس غریب، کور، وفاداری است. 5) هنوز هم یک نمایش سرگرم کننده است. علیرغم تمام موارد فوق، اگر بتوانید ناباوری خود را متوقف کنید و از شخصیت های نفرت انگیز غلبه کنید، یک نمایش سرگرم کننده برای اتلاف وقت برای تماشا است. ریموند ردینگتون نمایش را زنده نگه میدارد و جیمز اسپیدر نقش فوقالعادهای را ایفا میکند. به طور کلی، من به نمایش امتیاز 5/10 (از فصل 4) می دهم. توصیه میکنم اگر بهدنبال نمایش جالبی هستید که با آن کمی وقت بگذارید و به دنبال سرمایهگذاری فوقالعاده روی شخصیتها هستید، آن را بررسی کنید. خوب است، اما مستلزم تعلیق دائمی ناباوری است.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
- جیمز اسپیدر، که شخصیت خود را بی عیب و نقص نشان می دهد
- چند بازی جذاب توسط شرورها
ul>- تدوین متلاطم و ناهموار، که باعث میشود نمایش گاهی اوقات احساس ناخوشایندی، ساختگی و ارزانی داشته باشد، مانند دبیرستانیها که آن را با هم قطع میکنند
- دیالوگ خسته کننده و فراموش نشدنی
- بازی سابپار از بازیگران معمولی مکمل: همه طوری رفتار می کنند که انگار دارند بازی می کنند، هیچ کس قابل باور یا جذاب نیست ، شاید به استثنای شوهر، تام
- شخصیتهای ضعیف افراد معمولی (باز هم به استثنای تام)، که کم و بیش ندارند. شخصیت، بدون پیشینه یا نکات مورد علاقه. آنها احساس میکنند که بریدهشدههای مقوایی هستند، نه افراد واقعی، و اگر یکی از آنها در نمایش غایب باشد یا اگر جملاتشان توسط شخص دیگری گفته شود، کمترین تفاوت را ایجاد نمیکند
- ناتوانی ساختگی آژانس، و رابطه ساده و جالب بین اسپادر و آژانس مذکور - پتانسیل بسیار زیادی برای ایجاد یک طناب کشی ظریف و پیچیده در اینجا، اما نه، فقط آژانس در حال اجراست. هر هفته با خجالتی دستورات اسپیدر را انجام میدهد
علیرغم مشکلات بیشماری در بالا، این مگان بون است که به تنهایی این نمایش را برای من غیرقابل تماشا میکند. او عمل نمی کند. او خطوط می گوید. خطوط یکنواخت، آهسته و نامفهوم، انگار حوصله اش سر رفته است. وقتی صورت او با دهان کمی باز، ابروهای کمی درهم رفته، کاری غیر از حالت معمولی بیتفاوتی چوبیاش انجام میدهد، این یک اتفاق قابل توجه است - نمیتوان اشاره کرد و فریاد زد: "ببین! او دارد بازی میکند! من بازیگری میبینم!" این اتفاقی بود که در خانه ما افتاد که همزمان دو نفر اشاره کردند و فریاد زدند. لحظه هیجان انگیزی بود. متأسفانه، آن (بازیگری او) حدود یک ثانیه به طول انجامید و دیگر تکرار نشد.
ما خانواده ای از طرفداران جیمز اسپیدر هستیم و با اشتیاق مشتاقانه شروع به تماشای این نمایش کردیم. 7-8 قسمت بعد، در حالی که خانوادههای من هنوز به خاطر اسپیدر به سریال چسبیدهاند، من از گروه جدا شدم و تصمیم گرفتم که حتی اسپیدر هم نمیتواند لیست سیاه را نجات دهد و ارزش آن را داشته باشد. من نمی توانم فقط برای یک صحنه از جیمز اسپیدر در 20 صحنه بازیگری افتضاح، دیالوگ های جذاب و مگان بون بنشینم. اگر بخواهم اسپیدر را ببینم، گزینه های بهتری دارم.
خیلی شرم آور است که این نمایش، با چنین فرضیه امیدوارکننده و اسپیدر دلپذیر و با استعداد به عنوان مرد اصلی، چنین بوده است. به طرز ناامید کننده ای بی درخشش بزرگترین مشکل، ناتوانی در انتخاب نقش اول زن است که بتواند از نظر قدرت و انرژی با اسپیدر برابری کند و در واقع سزاوار توجه او باشد. از آنجایی که بون چوبی نمی تواند از یک قاشق چوبی بیرون بیاید، پویایی بین او و اسپیدر بسیار جعلی به نظر می رسد، زیرا او در حال رقصیدن و رقصیدن است و تارهای دسیسه ای را در اطراف خود می پیچد، و او فقط آنجا ایستاده است و آرام به نظر می رسد. ، ملایم بودن.
من به این نمایش 3/10 می دهم. ببخشید اسپیدر تقصیر تو نیست. امیدوارم بتوانید به زودی به سمت چیزی بروید که ارزش وقت شما را دارد.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً فصل اول را تا آخر تماشا کردهام، و طبیعتاً فکر من در مورد چیزی است که دیدهام، نه چیزی که انتظار دارم بیایم.
"لیست سیاه" یکی از متوسطترین نمایشهایی است که من دارم. اخیرا دیده شده است. این پر از دیالوگ های بیسکویت، درام، ضربات و لحظات است. تقریباً همه چیز زنگ می زند: "این را اغلب دیده ام، و با اجرای بسیار بهتر".
به این دلیل، من احساس تنش نمی کنم و احساس کنجکاوی نمی کنم. به جای احساس هیجان، احساس میکنم نمایش سعی دارد من را هیجانزده کند. به جای اینکه واقعاً جالب باشد، اغلب شبیه یک کار طاقت فرسا به نظر می رسد.
جیمز اسپیدر بازیگری است که برای مدت طولانی دوستش داشتم. و دوباره به من یادآوری می شود که چرا: او دارای بارهای کاریزمای طبیعی است. او واقعاً برای تماشا کردن و شنیدن لذت بخش است. حتی زمانی که شخصیت او اساساً جهش دکتر هاوس است، و حتی زمانی که مطالبی که او داده است چندان خوب نیست. بله، ما اینجا یک آقای متمدن "مرد خوب بد" داریم. و همیشه به صورتت می زند. جیمز اسپیدر درباره شراب صحبت می کند، لباس هایش را می شناسد و از نمایش های باله بازدید می کند. بله، نویسندگان، متوجه شدیم. این شاهد حضور اسپیدر در صفحه نمایش است که او موفق می شود از حد متوسط دردناکی که با آن احاطه شده است بالا برود. تا اینجا او تنها دلیلی است که من به تماشای این نمایش ادامه می دهم. این کاملاً چشمگیر است. من فقط می توانم تصور کنم که این نمایش چقدر می تواند خوب باشد اگر با مخاطبان خود به عنوان کودکانی رفتار نکند که نمی توانند داستان سرایی ظریف را اداره کنند.
احساس می کنم حتی لازم نیست به بازیگران دیگر اشاره کنم یا شخصیت های آنها این شخصیت ها دقیقاً همان چیزی هستند که شما فکر می کنید: افراد خسته کننده «نمایش تلویزیونی» که قبلاً صدها بار دیده اید. آنها دستگاههای پلات یا ماشینهای نمایش هستند، هرچه که فیلمنامه از آنها بخواهد باشد. آنها مانند مردم احساس نمی کنند و اغلب اوقات من را آزار می دهند. من حتی نمی توانم از بازیگران انتقاد کنم، چون آنقدرها هم بد نیستند، اما از مادیاتشان هم بالا نمی آیند. این مخصوصاً دردناک است زیرا اکثر اوقات، آنها به جای جیمز اسپیدر روی صفحه نمایش هستند.
باید دید تا چه مدت می توانم این یکی را تماشا کنم. اعتراف میکنم که چیزی در آن وجود دارد (Spader، برخی عناصر داستانی، چیزهای خوب با رتبه R) زیرا هنوز آن را رها نکردهام، اما کمکم خسته میشوم. این روزها نمایش های بسیار خوبی وجود دارد. اگر شخصیت هاوس را بخواهم، هاوس را تماشا می کنم. اگر چیزهای جاسوسی بخواهم میهن را تماشا می کنم. اگر من یک سریال پلیسی بخواهم، فصل اول سریال True Detective همیشه وجود دارد. ما در عصر Breaking Bad و Game of Thrones زندگی می کنیم. این باعث می شود که چیزهای "بسیار خوب" در مقایسه بسیار متوسط به نظر برسند. احتمالاً منصفانه نیست، اما حداقل استانداردهای خاصی تعیین شده است.
امیدوارم بهتر شود. (ویرایش: در پایان فصل کمی بهتر شد. داستان فشرده تر شد و چند بازیگر خوب معرفی شدند. در کل دیدگاه من ثابت می ماند)
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من در واقع به خاطر اسپادر به قسمت هفتم رسیدم.
لیست سیاه یک کار بد دوخته شده از ایده های بزرگ هوشمندانه است که توسط یک و تنها شخصیت اصلی ارائه شده است که فریاد می زند "بنظر من خیلی خاکستری هستم". ". اما حتی اسپادر هم نتوانست مرا وادار به مراقبت کند، و این حتی تقصیر او نیست.
با سایر بازیگران با کیفیت تیم مانند مهره های چوبی شطرنج رفتار می شود. این انرژی بر سخنرانی پر زرق و برق یک مرد دانای کل قوی ویاگرا در عوامل ناتوان و انعطاف پذیر متمرکز شده است، شیء زن طلسم او مانند یک خرگوش بدبخت و مبتلا به یبوست مزمن دستکاری می شود، در میان مواد آتش نشانی، مجموعه های تاثیرگذار و صحنه های حماسی ازدحام جمعیت. اما مانند طراحی دو شخصیت اصلی، نمایش بیشتر حالت خود راضی است و نه ستون فقرات، نه وزن و نه روح دارد.
نورپردازی، شیرین کاری، دکورها، گریم جلوه های ویژه به وضوح کیفیت بالایی دارند. در هر قسمت (به طور آشکار 90٪) شرورهای مرد و مسنتر با زخمها یا زخمهای بیش از حد یا برهنگی بیمعنای سالمندان در نمایشهای غمانگیز به ما معرفی میشوند. گویی اسپیدر به اندازه کافی گوشت نر کهنه و چروک خورده و در حال پوسیدگی را به مخاطب ارائه می دهد، در مقابل، مردانه تر به نظر می رسد، یا سریال اعتبار پیدا می کند، یا بینندگان فراموش می کنند که یک قسمت چقدر شبیه به قسمت دیگر است، یا متوجه نمی شوند که چه مقدار از لیست سیاه وجود دارد. شرورهای کنسرو شده از دکستر ساخته شدهاند و تصاویر تعیینکننده مستقیماً از Breaking Bad برداشته شدهاند.
مشکلات واقعی اساسی هستند: بینایی تقسیمبندی شده، فرمولنویسی، بازیگران ناهموار، ترکیب شده با کارگردانی بیمزه درجه 2 و یک زن ضعیف سربی که حاضر نیست بدون آرایش سنگین بخوابد. این نمایش یک حس فئودالی از جیمز باند به همراه آرنولد در سال 1990 با نورپردازی بهتر و نمایشهای قسمتهای بدن بدتر دارد.
و اشتباهات واقعی آنها در قسمت شرور چینی، از کجا شروع کنیم. به کارگردانی ضعیف معمول بازیگران خوب توجه نکنید، این سال 2014 است و آنها هنوز هم نام خانوادگی چو را به عنوان یک بومی چینی زاده اشتباه می گیرند. لنگ است.
همه باید برای مرگ عضو خانواده من پرداخت کنند، ترانه مرگ بسیار زیاد و زیادهروی شده است و هیچ چیز استقرار آن را در اینجا توجیه نمیکند، نه یک بار بلکه تقریباً هر قسمت. واقعاً انتقام تنها بهانهای برای صحنههای بدلکاری بد و OTT نیست.
مگان بون بهعنوان یک بازیگر، مشخصاً یک بازیگر سبکوزن درام خانوادگی زیباست، که هرگز در واقعگرایی کوتاهی نمیکند و با آشکار بودنش حواسش را پرت میکند. آرایش آماده برای شام و موهای همیشه در جای خود، از محل کار صنعتی-سرد گرفته تا گلوله پرواز در خط مقدم تا آشپزخانه خانه برای خواب تا بیدار شدن. او طیف وسیعی از عبارات را دارد: خوشحال زیبا، یبوست، نگران، تهوع، گریه. هر چه بیشتر لبهایش را به سبک کیاستیو تقسیم میکند تا بر حماقت زن خالی تأثیر بگذارد، بیشتر بهجای فوکوس ژست میگیرد، بیشتر با دیالوگهای گیک-عامل-اسپیک که قبلاً لنگ صحبت میکردند و در شیرین کاریهای فیزیکی اولیه شکست میخورد. هر بار که او وارد حالت نبرد می شود، من عصبانی می شوم - مامور زن ثانویه آسیایی که مجسمه کوچک تری دارد و دارای نقص لهجه است، توانست انرژی و اقتدار فیزیکی باورکردنی تری را از خود به نمایش بگذارد.
شخصیت بون بدیهی است که عکس العملی نوشته شده است. به جای فعال بودن، ساده لوح به جای کشنده، احساساتی به جای رانده شدن، و بدتر از همه، چون اسپیدر فیکس دختری دارد، بون باید تثبیت بابا هم داشته باشد. به نظر می رسد تهیه کننده/نویسنده در زمان گیر کرده است، بدیهی است که تماشاگران هر دو جنس متوجه نشده اند که به سراغ زنان برجسته و قوی سلاح در Battlestar/ Homeland/ The Killing/ Nikita/ Person of Interest رفته اند.
تنها نتیجه منطقی برای انتخاب بازیگری بون (یا یبوست ظاهراً پرانرژی او) این است که او به عنوان نقطه مقابلی برای شخصیت اسپیدر تسلط بر صفحه نمایش عمل می کند اما همچنین طاس. زن اصلی باید «آسیبپذیری» داشته باشد تا از ضعف شدید اسپیدر جلوگیری کند و حضورش در صفحه نمایش عمداً سرکوب شود و دامنهاش فلج شود. نه اینکه او نیاز به کمک نویسنده ای داشته باشد تا بدبخت و بی حوصله به نظر برسد.
اساساً، روایتی که از یک شخصیت برای ایفای نقش خدا می طلبد، همچنین از همه می خواهد که صرفاً سوژه های او باشند، یک داستان تلویزیونی که انتظار پیری را دارد. بازیگری که تمام بار حفظ کره چشم را به دوش می کشد، همچنین انتظار دارد که بقیه به پس زمینه بروند. اینکه چگونه میخواهد کار خوب یا منطقی ایجاد کند، یک تفکر جادویی محض است. تفکر جادویی مدرسه قدیمی.
تهیهکنندگان باید درسهایی را از شخص مورد علاقه قرض بگیرند، نشان میدهد که مردان مسنتر دیگری که مردان مسنتر را تحت سلطه دارند، مردان را در امتداد خط مغز و ضخیم، و زنان را بین جوانهای زیبا و نامرئی تقسیم میکند. دیگران. مرد باهوش باهوش هم باهوش صحبت میکند، اخلاق خاکستری هم دارد، اما با ما تا سر حد مرگ حرف نمیزند. آنها زنان زیبای جوانتر را نیز به عنوان کنترپوان انتخاب کردند - اما دختران توانستند بهطور قانعکنندهای سخت، خشن و تهدیدآمیز به نظر برسند، و توپهای کافی برای برهنه شدن کامل داشته باشند.
لیست سیاه میتواند به مردان جوانتر نیز بدهد. و اجازه دهید تا قهقههها باهوش باشند، و چند زن برجسته و سنگینوزن را معرفی کنید که میتوانند مشت بکشند، که به اندازهای شن است که موهایشان را هنگام تیراندازی به شرورها ببندد و با خط چشم شام بیدار نشوند. بهروزرسانی: چرت زدم و در لیست سیاه قرار گرفتم. این به زودی پس از این بررسی.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رتبه بندی بر اساس قسمت اول، من هرگز به S1/E2 نخواهم رسید.
این نمایشی است که کاملاً بر اساس جلوههای دراماتیک بیمعنایی ارزانقیمت ساخته شده است که هیچ گونه قابل قبولی ندارند. و منظورم هر کدام است. تلاشهای خندهدار برای ایجاد ارتباط با قهرمان داستان، نمایش بیش از حد بیمعنا و پیش پا افتاده موقعیتها و شخصیتها (اگر بتوان آنها را چنین نامید)
این اسپویلر است، فقط برای نشان دادن میزان حماقت آنها در یک دقیقه نمایش دختر ژنرال توسط تروریست ها ربوده می شود در حالی که ماموران فدرال که از این نقشه مطلع شده بودند او را از درس باله به مکان امن می برند. بدها به جای اینکه وارد مدرسه باله شوند و او را ببرند، تصمیم گرفتند او را در یک درگیری مرگبار از کاروان مسلح به شدت ربودند. آنها از قبل حدس میزنند که کاروان چه زمانی از کدام پل عبور میکند، زیرا آنها را با لباس خدمه تمیزکننده بستند. آنها کاروان را می چرخانند و ماشین بچه را با یک کامیون کمپرسی استخوان می کنند (چگونه حدس می زنند به کدام ماشین ضربه بزنند؟). این می توانست به راحتی کودک را بکشد اما هیچ هدف عقلانی نداشت (این ماشین را از بقیه جدا کرد، اما آنها به هر حال همه اعضای کماندو را کشتند، بنابراین مهم نبود). خوب، به جز شخصیت های اصلی کارمند اداری با سلاح سبک، آنها البته جان سالم به در بردند و تعدادی تروریست را کشتند. تروریست ها یک ماسک گاز را به داخل وسیله نقلیه شکست خورده دادند تا قهرمان قهرمان آن را روی بچه بگذارد (چگونه پیش بینی کردند که یک بازمانده با او خواهد بود؟) سپس یک گاز اشک آور را به شکلی بسیار دراماتیک در ماشین انداختند ( باز هم کاملاً مشخص نیست که چه هدفی برای به دست آوردن بچه بوده است) و سپس آنها سعی کردند به قهرمان ما شلیک کنند (باز هم مشخص نیست چرا از آنجایی که بچه را در اختیار داشتند و قهرمان ظاهراً ناتوان شده است) که به قیمت جان شرور به عنوان قهرمان B کشته شد. تروریست های دیگر تا آن زمان (که ظاهراً این شرور متوجه نشده بود) و به ماشین رسیدند. و این فقط یک دقیقه از فیلم بود. خیلی بیشتر بود. خیلی زیاد است.
اوه، و آیا اشاره کردم که در وهله اول مطلقاً هیچ دلیلی برای آدم ربایی وجود ندارد. هدف ادعایی این است که با او بمب تحویل دهند، اما این اتفاق نمی افتد. آنها فقط بمبی را روی پشت بچه در باغ وحش گذاشتند، اما هیچ کس نباید حدس بزند که او حتی در باغ وحش بوده است (این که قهرمان چگونه این را رقم می زند تا حد زیادی نامعقول ترین بدگویی است که من تا به حال در فیلمی شاهد بوده ام. آشغال های بی معنی قبل یا چه دیده شده است). بنابراین اگر بمب منفجر شود، هیچکس نمیتوانست این پیام را دریافت کند که آن بچهها چقدر پسر بدی هستند. و مطمئناً آنها می توانستند بمب را بدون بچه و بدون ساعت شمارش معکوس روی کوله پشتی او از یک مایل دورتر تحویل دهند). این که چگونه از بمب نجات پیدا می کند، در رتبه اول من هم می شود، اما در زمینه این فیلم به ندرت در رادار دیده می شود: در اینجا یکی از شخصیت های اصلی بر اساس برخی الهام های ناگهانی، مدادی را در شریان کاروتید دیگری فرو می کند. ظاهراً به عنوان هشداری برای گفتگوی سازنده و همچنین ایجاد اعتماد بین آنها (بعد از اینکه ضدقهرمان به دلایل غیرقابل توضیحی مشابه شریان فمورال شوهرش را به طور مشابه درمان کرد) برای بیننده غیرقابل توضیح باقی می ماند.
به هر حال، اگر شما در حال ترک خوردن یا به اندازه کافی بالا و کسل کننده هستند، ممکن است بخواهید آن را با دقت امتحان کنید. برای بقیه ما اکیداً توصیه می کنم که به هر قیمتی شده از این بوقلمون اجتناب کنید. تریلر را تماشا کنید و بدون پرداخت بهای سنگین تماشای یک قسمت کامل، از لیست سیاه لذت خواهید برد.
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تنها دلیلی که من به این با 4 و نه 1 امتیاز می دهم این است که وقتی این نمایش برای اولین بار شروع شد، چیزی کم از عالی بود!
این همان چیزی بود که "بود". نمایش با تعلیق "لبه صندلی شما" در مورد یک جنایتکار بدنام شروع شد که به گروه ضربت کمک می کند تا شنیع ترین لیست های سیاه را پیدا کرده و دستگیر کنند. خزنده و هیجان انگیز بود، با گهگاه اشاره ای به مواد کمدی که حال و هوا را کم می کرد.
دیگر نه. از زمان معرفی "مادر" لیز، لیست سیاه روندی نزولی داشته است. آنقدر از طرح اصلی دور شده است که من حتی ارتباط عنوان داده شده را نمی بینم. لیست سیاه دیگر ربطی به نمایش ندارد. در نویسندگی، بازیگری و خط داستانی خود راضی شده است. افبیآی که قبلاً به عنوان قهرمان شناخته میشدند و بدترینها را با کمک یک مغز متفکر جنایتکار نابغه سرنگون میکردند، تبدیل به احمقهایی شدهاند که با یک مامور سابق که مرتکب چندین عمل غیرقانونی از جمله خونسردی شده بود، سر و صدا میکنند. قتل، به نام انتقام گرفتن از مردی که از او انتقام شخصی دارد. آنها به طور مداوم دنبال دم خود در تلاشی ناموفق برای گرفتن او می روند و هرگونه شواهدی مبنی بر نزدیک شدن به او توسط احساسات شخصی آنها نسبت به او خنثی می شود که در بهترین حالت غیرحرفه ای است.
و کل این دشمنی بین رد و لیز خیلی یکنواخت شده است. مطمئنا، شاید در قسمت اول زیبا بود، اما برای مدت طولانی طولانی شده است. آنقدر طولانی که دیگر حتی برایم مهم نیست که او کیست یا قبلاً چه کسی بوده است. برای من مهم نیست که چه کسی "برنده" می شود، یا حتی چه کسی در این مرحله می میرد. لیز تبدیل به یک کودک شده است و عصبانیت شدیدی را بر سر زنی ایجاد می کند که برای کسری از زمانی که می شناخت و از نزدیک با رد کار می کرد. او تمام اعتبار خود را به عنوان یک مامور باهوش FBI از دست میدهد، زیرا به حقهای که مادرش در تلاش برای معرفی رد بهعنوان مرد بد خلق کرده بود، اعتقاد داشت. آیا او حتی مدرک معتبری دریافت کرد که در وهله اول این مادرش بود؟
می توانستم ادامه دهم، اما صادقانه بگویم، دیگر اهمیتی نمی دهم. لیست سیاه از نمایشی که نمیتوانستم هر هفته برای تماشای آن صبر کنم، به برنامهای تبدیل شده است که در نهایت فقط برای آزاد کردن فضای DVR، بعد از اینکه متوجه شدم چندین قسمت ضبط شدهام، آن را تماشا خواهم کرد. چیزی که زمانی نمایشی بود که هر کسی را که سعی میکرد صحبت کند را در حین اجرا خاموش میکردم، اکنون نمایشی است که در پسزمینه آن را در حین انجام کارهای خانه اجرا میکنم. خسته کننده، کند، غیرقابل قبول و رک و پوست کنده است. به تماشای آن ادامه میدهم تا ببینم بهتر میشود یا نه، اما صبرم به شدت ضعیف شده است...
دانلود سریال The Blacklist 2013 (لیست سیاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در طول سالها، من همیشه با The Blacklist سرگرم بودهام که ریموند ردینگتون باهوش و باهوش را به نمایش میگذارد و همیشه دارای پیچ و تابها و چرخشهای داستانی جالب و جذاب بوده است. برای من، ردینگتون چسبی بود که کل ترکیب را به هم چسباند و هرگز نمی توان او را به خاطر عملکرد به یاد ماندنی و مداومش به اندازه کافی تحسین کرد.
برای اولین بار، پس از پایان فصل 7، این احساس را دارم که سریال در حال از دست دادن کیفیت خود از نظر فیلمنامه و کارگردانی منطقی است و اینکه حسی از یک فصل ساخته شده بر اساس اپیزود به قسمت وجود دارد، جدای از برخی اتفاقات نه چندان عمیق و ستودنی مربوط به گذشته کین، تلاش برای توجیه رفتارهای او. .
همه قبول دارند که بازی جیمز اسپیدر جدا از اینکه فوقالعاده و شایسته جوایز است، ماهیت فهرست سیاه است و اساساً همه مسائل حول محور او میچرخند و او را به نقطه مرکزی سریال تبدیل میکند.
در این فصل، به نظر من نیاز واقعی به موارد فوق به شدت احساس شد و این نشان دهنده فیلمنامه ضعیف تر و بازی های نه چندان خاطره انگیز یا تکراری بازیگران است.
مگان بون بازی سطحی تر از حد معمول بود (اگر چه او هرگز در اعماق اقیانوس نبود!) همراه با برخی دیگر از بازیگران. ما با داستانهای پرکننده و کشاندن پیرنگهای فرعی مواجه بودیم که تقریباً به هیچ کمکی نمیکردند، به غیر از افزایش تعداد قسمتها، و سپس با اپیزود پایانی عجولانه و متوسط با صحنههای مونتاژ شده و جریان غیرمرتبط آن مواجه شدیم.
آنچه میخواست صخرهای تکاندهنده باشد، باور کردنی نبود، با صداهای بیاحساس و پایانی سریع ویران شد.
فرقی نمیکند آنها در سال 2020 بازگردند یا در سال 2021 برای فصل بعد. آنچه مهم است بهبود خط داستانی، حفظ ردینگتون، بهبود بازی کین و همچنین تعامل بازیگران از نظر داستانی است. اگر به درستی و به شیوه ای قوی و قابل باور انجام نشود، نه تنها کل فصل را خراب می کند، بلکه تأثیر شدید و منفی بر کل سریال خواهد داشت.
نویسندگان کار بسیار مهمی در پیش دارند و این یک مشکل است من امیدوارم که آنها این کار را به درستی انجام دهند، اما قلبم به من می گوید که در عوض، همان نقاط ضعف به فصل 8 کشیده می شود و در نتیجه سریال در آینده نزدیک به سرنوشت شومی دچار خواهد شد.
الیزابت کین را به خاطر رفتارها و ذهنیتش تنبیه کنید، اعتبار خط داستانی را بهبود بخشید و مهمتر از همه، ردینگتون را قوی و درخشان نگه دارید. طرفداران لیست سیاه روی شما حساب می کنند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.