داستان با قتل دختری به نام «لارا پالمر» در شهر توئین پیکس آغاز میشود. اهالی این شهر از این قتل شگفتزده میشوند و کلانتر از «دال کوپر» کارآگاه FBI برای کشف راز قتل کمک میگیرد.
داستان با قتل دختری به نام "لاورا پالمر" که در شهر آرام "توین پیکس" زندگی می کند آغاز می شود . اهالی این شهر از این قتل شگفت زده می شوند و کلانتر شهر از "دال کوپر" کار آگاه FBI برای کشف راز قتل کمک می خواهد ، وقتی "کوپر" تحقیقات خود را برای پیدا کردن قاتل آن دختر آغاز می کند به مسائل مشکوکی بر خورد می کند و اینطور بنظر می رسد همه اهالی رازی را از او مخفی می کنند که او می بایست این راز را کشف کند .
داستان سریال با قتل فردی که در شهر توئین پیکس زندگی میکنه، شروع میشه. اهالی شهر از این قتل شگفتزده میشن و کلانتر شهر از دال کوپر کارآگاه پلیس برای کشف راز قتل کمک میگیره…
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Twin Peaks، بسیار شبیه به خود دیوید لینچ Mulholland Drive و Blue Velvet، در میان دیگر آثار بزرگ او، به بررسی مفهوم اصلی، ایده و محدوده پشت آنچه قرار است به طور متعارف باشد، می پردازد. Twin Peaks یک نمایش رازآلود قتل است، بله، اما این حتی خراش دادن سطح به عنوان معیار شناسایی برای بیان چیستی نمایش نیست. توضیح دیگر که گویی ممکن است این است که در مورد رمز و راز است و در مورد قتل جان. این ممکن است کمی بیش از حد موعظه یا تعلیمی به نظر برسد، اما با رفتن عمیقتر به سریال، و عمیقتر به لژ سیاه، و عمیقتر شدن به تک تک شخصیتهای عقبنما در نمایش، الگویی ظاهر میشود. انتزاعها خون زندگی لینچ هستند، و حتی در عجیبترین لحظات نمایش، او و مارک فراست، همراه با نویسندگان و کارگردانهایشان، Twin Peaks را مجموعهای از انتزاعها میسازند، اما در عین حال آنها را تا حد ممکن در دسترس انسان قرار میدهند. هیجانی. این یکی از موارد نادری است که نوعی نفوذ هنرمندانه به آنچه که اساساً خیر، اساساً شر و حتی اساساً خاکستری است در انسانها که معمولاً در سینما حاکم است، عملاً در هر قسمت، مانند نوعی نمایش داده میشود. کرم تب داری که در ذهن شما می خزد و متوقف نمی شود...شاید جغدها باشند.
اما جدا از لایه های بسیار، بسیار، بسیار زیاد نمایش، به پویایی بین مامور اف بی آی کوپر ( کایل مک لافلین در شناختهشدهترین نقشش) و آنهایی که هر روز و همچنین در رویاهایش و رویاهای الهامگرفته از تبتها با آنها ارتباط دارد (رویای کلاسیک که رویای اصلی با آدم کوچک گیجکننده است)، نوجوانها با نقشههای روان رنجورهای خودشان. و درامها و جاهطلبیهای بالاتر و شیاطین تیرهتر، و همچنین آنهایی که کمتر از آن انتظار دارید - آنهایی که ساکتتر هستند - نه به آنهایی که در بالای شکافهای کوچکی که معمولاً جرأت جستجوی آنها را در شهرهای کوچک نداریم (یعنی حلقه فحشا که در جلوی آن قرار دارد) زندگی میکنند. توسط آقای هورنای)، این فقط یک سرگرمی لعنتی است برنامه این یک تلاقی عالی از نوع ملودرام غیرقابل تقلید است که حس فوری یک سریال صابون را دارد، اما در حوزه بازیگری و نویسندگی بسیار هوشمندانه تر است، و پوچ های کلاسیکی که در بهترین آثار لینچ به چشم می خورد. به این معنی که کم و بیش برای دو مخاطب متفاوت کار خواهد کرد.
هواداران لینچ آن را مانند قهوه لعنتی می نوشند، خصلت های بی پایانی که به امری عادی تبدیل می شوند، جایی که شخصیت های هر نمایش دیگری به آن دچار می شوند. نقشهای بینظیر کوچکی مانند لوسی منشی، یا ژاکوبی روانشناس، یا حتی یک آجیل کلاسیک مانند لاگ لیدی، که ادعا میکند چوب واقعاً شوهر مردهاش است. این، بهعلاوه سکانسهای رویایی کافی، نورپردازی دقیق و طرحهای طراحی صحنه، و شخصیتپردازیهای ظالمانه، آن را به اثری قدیمی لینچ/فراست تبدیل کرده است. برای جمع دیگر، کسانی که معمولاً فیلمهای لینچ را تماشا نمیکنند و بیشتر شبیه تلویزیونهای معمولی هستند، توئین پیکس جذابیتی برای جنبه اصیلتر خود دارد، جنبهای که به ایدهها و تنشهای دراماتیک پشت شخصیتها وفادار میماند. حتی وقتی خیلی عجیب و غریب می شود، و به خصوص در فصل 2، احساس شروع به قوی تر و آزاردهنده تر شدن می کند، واقعاً نمی توان کاملاً از آن فاصله گرفت، مثل اینکه گویی پیرمردی با یک کتاب داستان قدیمی در حال خواندن چیزی تقریباً قابل تأیید است. اما در عین حال جذاب مرگ لورا پالمر نشان میدهد که زندگی او چه چیزی بوده است، و واقعاً هر کسی که با او مرتبط است، در مورد آن چیزی است. جذابیتی برای یافتن آنچه در پس زندگی دیگران وجود دارد، وجود دارد، به خصوص زمانی که بین گرایش های روشن و تاریک تعادل برقرار می کند.
علاوه بر این، بازیگری برای دوره درجه یک همتراز است. مک لافلین، به نظر میرسد میتواند پس از مدتی در خواب نقش این مرد را بازی کند، و در فصل اول خیلی طول نمیکشد تا از هوشیاری عجیب خود (و اتکای همیشگیاش به رویاها و رویاها) به او نزدیکتر شود. برای حل پرونده مخوف لورا پالمر. برای من سخت است که به اجراهایی فکر کنم که حذف آنها بد باشد، زیرا حتی مضحک ترها - بر اساس شخصیت هایشان - تا حد امکان باورپذیر بازی می شوند. با این حال، حضور مهمانهای به یاد ماندنی به افرادی مانند مایکل پارکس (معروف در فیلمهای تارانتینو/رودریگز)، دیوید دوکوونی (یکی عالی و دور از مولدر) فرانک سیلوا (به عنوان کسی که خوب، نمیگویم) نسبت داده میشود. بیش از حد در مورد او) و خود لینچ به عنوان رئیس منطقه ای FBI که کمی شنیده نمی شود. خیلی چیزها را میتوان بهعنوان سیاهترین کمدی، با نوبتهای بسیار ناگهانی و ماورایی و کاملاً عجیب (آقای پالمر در حال امضا و رقصیدن و ردیفها و ردیفهایی از دوناتها فقط تکههایی از آنچه در انبار است) دید، و اغلب بسیار خندهدار است. اما چیزهای زیادی در راه ساخت بهترین تلویزیون وجود دارد: شما می خواهید هر هفته به تماشای آن ادامه دهید، یا اکنون همانطور که در دی وی دی پشت سر هم انجام می شود، تا ببینید که چگونه نتیجه می دهد، هر چند که شده باشد. ممکن است دریافت کند. به سادگی، برای همه، اگر جزئی باشد، چیزی دارد/
بنابراین برای خودتان پای و قهوه بیاورید، مطمئن شوید که دوباره به عقب و جلو صحبت کنید، و قدرت یک غول را دست کم نگیرید. چند سرنخ در دست Twin Peaks دنیایی از رازهای فاش شده است، و رازهایی که شاید نباید هنوز به دنبال آن ها برملا شود، و به اندازه کافی وجود دارد که طرفداران را برای سال های آینده به عنوان یکی از برنامه های "فرقهی" بزرگ در تلویزیون مدرن صحبت کنند.
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از درامهای تلویزیونی واقعاً عالی و اصلی، Twin Peaks بسیار عالی بود. با این حال، تعداد کمی از 29 قسمت آن بدون شک چنین بود. درست پس از تماشای فینال، من بین رضایت از یک اپیزود پایانی فوقالعاده درگیر هستم، و درگیر پایانی تلخ هستم. پرونده اولیه قتل لورا پالمر با ماهرانه در قسمت 16، با لحظات سورئال و تکان دهنده بسیار، به ویژه صحنه های مربوط به باب، کشف می شود. نام تجاری شوخ طبعی سریال شاید در قسمت های اولیه در بهترین حالت خود قرار داشت، به عنوان مثال، سنگ پرتاب کوپر در جنگل و رقص عجیب و بداهه لیلند با بن و جری هورنای. شخصیت های اصلی همه به خوبی معرفی شدند. کایل مک لاکلان در نقش مامور دیل کوپر در بهترین بازیگری حرفه ای بازی می کند. جک ننس در نقش پیت مارتل بسیار خشن و دوست داشتنی است، در حالی که بن و جری هورن به طرز شگفت انگیزی با نویسندگی خوب و بازیگری توسط ریچارد بیمر و دیوید پاتریک کلی زنده شده اند. شخصیت های عجیب روح مانند به درستی معرفی شده اند. غول، کوتوله رقصنده عقب، مرد یک دست، ترموندهای عجیب و غریب و باب قاتل. ری وایز برای نمایش حساس لیلند شایسته تقدیر است. هنگامی که معمای اولیه بیش از حد کافی حل شد، تمرکز برای مدتی از بین رفت. برای حدود 7 قسمت، سریال به طور نسبی پا به آب گذاشت: کمدی سختتر و متعارفتر شد، برخی از داستانهای خستهکننده بهطور مثال ادامه یافتند. ایولین مارش، اندی/دیک؛ دست راهنمای دیوید لینچ گم شده بود. این قسمت ها هنوز هم بسیار قابل تماشا هستند. همانطور که سایر جنبه های رمز و راز در مورد آنها فکر می شود، اما همه چیز به کندی پیش می رود. شخصیتپردازی از سرگرد بریگز استقبال میشود، اما بازیگری و نویسندگی در برخی مواقع عادیتر است. در حالی که هنوز یک برنامه تلویزیونی فوقالعاده بود، فضای عالی تا حدی هدر رفته بود. ورود به شهر ویندوم ارل و بعداً آنی بلکبرن شاهد افزایش ریسک بود. ویندوم ارل یک شخصیت واقعاً سادیست، متقاعد کننده شرور، با شوخ طبعی خشک، بیان وحشیانه و میل مؤثری برای مبدل کردن است. سهم او در توئین پیکس بسیار زیاد است، زیرا تمرکز جدیدی ارائه شده است. اوج گرفتن با پایان خیره کننده قسمت ماقبل آخر در مسابقه Miss Twin Peaks. آنی بلکبرن نیز به روح بخشیدن به برنامه کمک می کند و شخصیت ظریف و موثری را نشان می دهد. گوردون کول با بازی خود دیوید لینچ یک خلاقیت فوق العاده است، همراه با پیت مارتل، آلبرت روزنفلد و جری هورن در قالب کمیک. من کل آن قسمت (حدود 25) را دوست دارم، جایی که او از زندگی در کافه لذت می برد، در فکر نوشتن یک "شعر حماسی" درباره پای سیب فوق العاده و بوسیدن شلی در مقابل دوست پسرش بابی است. "آنچه شما شاهد آن هستید لحظه ای صمیمی بین دو انسان بالغ رضایتمند است!" یا چنین نقل قولی.
بن هورن به خوبی توسعه یافته است. چیزهای جنگ داخلی نمی توانند آنطور که باید سرگرم کننده باشند، با این حال وقتی او بازسازی می شود، تغییر در شخصیت او طراوت و به خوبی مدیریت می شود. Twin Peaks از نظر زیباییشناختی یک سریال زیباست، از دنباله عناوین فوقالعاده، موسیقی فوقالعاده هیجانانگیز آنجلو بادالامنتی گرفته تا عکاسی و کارگردانی فوقالعاده خلاقانه - معمولاً در آن قسمتهایی که لینچ کارگردانی میکند. باید بگوییم که سهمیه زنان Twin Peaks بسیار زیاد است، با زیبایی Madchen Amick، Sheryl Lee، Lara Flynn Boyle و به خصوص Sherilyn Fenn که بر جذابیت آن افزوده است. نظرات منفی کلی با توجه به کیفیت کلی سریال بی ربط به نظر می رسد، اما حقه های واقعی از قلم افتاده است. با شخصیت هایی که داشتند، برخی موقعیت های تخیلی و شوخ طبعی بیشتر از بین نمی رفت. احتمالات کمیک تعامل جری هورن و مثلا گوردون کول محقق نشد. برخی از شخصیتها بینقص بودند - نورما جنینگز بیلکه، جیمز هرلی، دوست پسر آدری در قسمتهای بعدی - و برخی واقعاً کار نکردند - من احساس میکنم نادین کمی به سریال اضافه شد.
قسمت آخر من میتوانم بگویم، آنقدر که میتوانستند پایان سریال خوبی داشته باشند، است. به طرز وسوسه انگیزی قرار گرفته است، زیرا نبرد بین نیروهای خیر و شر در Twin Peaks داغ شده است. من اعلام می کنم که در آن فیلم پایانی چند تصویر درخشان و دستکاری های کارگردانی وجود دارد. با این حال، انتهای شل و بدون گره وجود داشت. چه اتفاقی برای لئو، آدری و به خصوص بن هورنای و داک هیوارد افتاد؟ یک نکته قابل بحث، پوچ بودن در دسترس نبودن آن در ویدیو است. اگر کانال علمی تخیلی انگلستان نبود، آن را نمی گرفتم. با این حال، باید بگوییم که با وجود عناصر خارق العاده، Twin Peaks مطمئناً از قلمرو علمی تخیلی دور است. بیمعنی بودن، مانند یک سریال سورئال با طعمی قوی است. صحنهها، لحظهها، خطوط و تفاوتهای ظریف بسیار زیاد، همراه با یک فضای فوقالعاده رویایی و متحرک در بهترین حالت، وجود دارد که باید بگویم توئین پیکس با بهترین درامهای تلویزیونی - Edge of Darkness & کارآگاه آواز. با شکوه است. رتبه: - ***** (از *****)
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خوب، من در این مورد شگفت زده شدم، هیچ پایه یا اطلاعاتی در مورد هر یک از مناسبت ها و دسته ای که دنبال ویژگی های این نمایش هستند، نداشتم، و چیزهای زیادی برای گفتن در مورد Twin Peaks وجود دارد.
من هستم نمی دانم چگونه این نظرسنجی را به درستی از هم جدا کنم، بنابراین شروع می کنم به روشی که این برای 2 بار ابتدایی Twin Pinnacles خواهد بود و فصل سوم (که 26 سال پس از این واقعیت در سال 2017 منتشر شد) نظرسنجی خود را دریافت کنید. به همین ترتیب این به یادماندنیترین صحبتهای من با دیوید لینچ بود، بنابراین برای استفاده از روششناسی فیلم و تلویزیون، کمی از من فاصله گرفت. به نظر می رسد دلیل نمایش بسیار ساده است، یک بانوی جوان دبیرستانی در شرایط فوق العاده ناراحت کننده کشته می شود، بنابراین همه نگران هستند که بفهمند چه اتفاقی افتاده است، چه کسی این کار را انجام داده است؟ علاوه بر این، اینجا جایی است که متخصص مس (با بازی فوقالعاده کایل مک لاکلان) وارد تصویر میشود، یک متخصص FBI از جامعه فروتن Twin Pinnacles خارج شد، جایی که قتل اتفاق افتاد و سفر او برای کشف این راز عجیب با کمک پلیس مجاور. این برنامه در تمام مدت من را به دام نینداخت، یک مشعل تنبل بود، و با تمام محتوای کلاسی مخفی اشتباه حیرتانگیز که این روزها دور زده میشود (بله، فصل 1 سریال Genuine Investigator شما را میبینم) من آن را ردیابی نکردم. داستانی که با توجه به شروع جذاب است. مطمئناً تعداد زیادی از شخصیتهای عجیب و غریب و دوره خلاقانه در راه است، اما اساساً در ابتدا برای من کافی نیست.
به نحوی که سریال پیشرفت میکند، این شخصیتها که میتوانم بگویم هسته اصلی آنها هستند. نمایش، شروع به توسعه بر روی شما می کند، و علاوه بر این، محیط اطراف این جامعه فروتن قدردانی خیره کننده ای از آن دارد، با کمک موسیقی متن و سبک غیرقابل پیش بینی دیوید لینچ، به طور فزاینده ای جذاب به نظر می رسد. داستان باز می شود بنابراین، برای هنجار دهه 90، این یک سریال تلویزیونی سنگین بود که حال و هوای رویکرد این روزها را برای بهترین سریال های تلویزیونی ایجاد کرد، و به این ترتیب کاملاً مورد توجه من است. به هر حال به نظر می رسد که در "پشت استیج"، با صراحت بیشتر در مورد توسعه سریال، چیزهای زیادی در حال رخ دادن بود، ظاهراً یک "دعوا" مداوم بین لینچ و ABC (ایستگاهی که سریال در آن ارتباط برقرار می شد) وجود داشت. و از آنجایی که لینچ چنین روش خارقالعادهای برای مقابله با تجارت فیلم دارد، بدیهی است که افکار او برای افراد در ABC نتیجه مثبتی نداشت، بنابراین تخیل او مختل شد. احتمالاً فوریترین درخواستها برای مثال، این بود که لینچ نیازی به افشای قتل نداشت، با این حال، تغییر مسیر باعث شد تا از این موضوع دوری کنم (هرگز من یک مشکل عجیب را ترجیح نمیدادم، صرف نظر از اینکه افراد چه میگویند من از آن بیزارم. این نوع محتواها، آنهایی که "آن را به ذهن خلاق بیننده بسپارید" اساساً بی حال به نظر می رسند). مسئله دیگر این بود که آشکارا پس از فاش شدن قتل، لینچ از ماجرا دور شد و ازدحام جمعیت به طرز چشمگیری کاهش یافت. در شرایط نشان داده شده، موقعیتهایی که باعث افشای قاتل میشد مرا بیشتر به دام انداخت، و برخلاف آنچه که احساس برجسته است، 50 درصد آخر فصل بعدی کاملاً خوشایند بود، مطمئناً به نظر میرسید که قطعهای شبیه «پرکننده» باشد. و به طور قابل توجهی در طرحهای فرعی به صفر میرسید، اما برای من حتی با افشای قاتل، پرس و جوهای واضحی وجود داشت که باید به آنها پاسخ داده شود و من برآورده نشدم، بنابراین باید بیشتر ببینم و بفهمم که دقیقاً چه چیزی هستیم. مدیریت اینجا؟
(اسپویل های جزئی) آیا Sway و "ارواح" اضافی شبیه ارواح شیطانی درونی ما هستند، آیا واقعاً یک رویداد آسمانی در فیلمنامه نمایش است...؟ منظورم این است که این قطعه ای از برنامه است که من را ناامید کرد، دیوید برای هماهنگی قسمت آخر بازگشت، و این یک شکست بود - اجازه دهید توضیح بدهم، بدون شک غافلگیر کننده و عجیب تر از هر چیزی بود که من دیده بودم، و یک تغییر کامل لحن در برنامه - با این حال این چیزی نبود که من را عصبانی کرد، می توانست واقعاً جذاب باشد، اما چیزی که من گیج کننده یافتم این بود که، هنوز هیچ دلیل بزرگی برای تحقیق گذشته من وجود ندارد، یا احتمالاً سرنخی، آیا این یک نمایش است، آیا اهمیتی دارد، آیا این یک داستان ترسناک اساسی است...؟ از آنجایی که به نظر من قسمت آخر فقط به خاطر رویایی بودن عجیب بود، به نظر میرسد که «فقط برای سرگرمی» انجام شده است، هیچ چیز دوستداشتنی برای پایان دادن به داستان نیست... علاوه بر این، من تعداد زیادی نظرسنجی «این امضای لینچ است» را میبینم. خوب برای من این کار نمی کند، صرف نظر از اینکه شما یک راه عجیب یا غریب برای مقابله با چیزی دارید که باید نوعی اهمیت را منتقل کند، مگر اینکه کل نمایش یک بررسی رویایی باشد، که اینطور نبود - هنوز هم عالی بود. نمایش برای زمانی که ساخته شد و اگر متوجه نمی شدم که فصل سوم اکنون برای پاسخ های بالقوه خاصی بسته شده است، احتمالاً چنین نرخ بالایی نمی دادم (با فکر کردن به دهه 90، این فصل حذف شد).
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دیل کوپر و دوقلوی پیناکلز: چه پیام اجتماعی و چه تصویری در پس آن نهفته است؟
دو قلوها بدون هیچ قطعیتی یک چیز فوقالعاده از زیبایی است. منعکس کننده مناطقی از قدرت برای ناسازگاری ها و ناسازگاری های احساسی، هوس ها و خواسته های عمیق جامعه و مردم به شیوه ای غیر معمول است. پایان غیرمنتظره و محدود مجموعه را می توان نه تنها به عنوان یک انتخاب ساده توسط ABC، بلکه بیشتر به عنوان تصویری از مناقشات سرسختانه بین کیفیت های مادی و انسانی درک کرد. این مناقشات در نظر گرفته شده است که از طریق یک تعامل توسعه ای در شمال مدت طولانی طی کنند. نقطه عطف حیاتی این است که امکان نویسنده کتاب، تخیل رئیس و درک بازیگر، بخشی از راه، عمداً و ناخواسته، با خودآگاهی شرکای بیاندازه مهم این مجموعه و همچنین در ارتباط است. چرخه های اجتماعی فعلی 21 سال از پخش اولیه سریال می گذرد. با توجه به زمانهای جاری، آیا میتوان کلبه تاریک را به عنوان یک بازداشت در شبکههای اجتماعی جامعه به طور کلی یا شاید در شبیهسازی رایانهای از دنیای هالیوود دید؟ فعالیتهای عمومی واقعی و دنیای ساختهشده از فیلم توسط قوانین و مقررات خود و افراد قدرت تعدیل نشان داده میشوند. برای تنظیم و از دست ندادن شخصیت، قدرت و بینش خاصی لازم است. امروز، ما می توانیم خوشحال باشیم که می بینیم: سرگرم کننده اصلی Twin Pinnacles، Kyle MacLachlan، این گزینه را داشته است که با جذابیت نیروی "لژ قرمز هالیوود" مخالفت کند. او با محجوب بودن و طنز، هماهنگی ابداعی را بین واقعیت و دنیای ساختگی فیلم دنبال کرده است. بنابراین ممکن است اعتماد کنیم که دیل کوپر در هر صورت راهی برای خروج از کابین تاریک پیدا خواهد کرد. می توان تصور کرد که منطقه فیلم و نام سریال، قله های دوقلو، بی هدف انتخاب نشده اند. واقعا دوقلوها چیست؟ دو تاپ با کمی محلی در وسط بین؟ یا از سوی دیگر آیا می توان تصور کرد که قله ها به ورودی در میان بزرگان و شرارت ها خطاب می کنند؟ درست در بین این قله ها، نمایش های واقعی و نماینده سریال اتفاق می افتد. فقط در میان این دو تناقض منطقی - بزرگ و شرارت - ساکنان Twin Pinnacles و علاوه بر آن دیل کوپر زندگی می کنند، عشق می ورزند و می گذرند. دیل برای همیشه می جنگد و احساس می کند که جذب قدرت های مخرب می شود. این مرد روح خود را به خاطر وجود یک بانوی عزیز از دست می دهد و از این رو توسط کارشناسان سریال به عنوان ضعیف و وحشتناک محکوم می شود. بنابراین در حال حاضر او باید در کابین بماند. آیا این یک انضباط یا یک نتیجه معمولی است به این دلیل که هیچ انسانی نباید کسی را بیشتر از خدا عزیز بداند؟ کارشناسان احتمالاً تا این حد فکر نمی کردند، بلکه جمعیت باید چه تصمیماتی اتخاذ کنند؟ آیا عشق نقصی است و آیا باید فرد را به خاطر آن رد کرد؟ آیا منفور از محبت در ما ریشه دارد؟ آیا "باب" به طور مداوم برنده خواهد شد؟ نبرد بین شیطان و رسولان بهشتی پیوسته وجود خواهد داشت. با این حال ممکن است بدیهی نباشد، در حال حاضر، "خوب" هنوز مزیت را دارد. افراد یکدیگر را دوست دارند، جوانان تصور می شوند، جوامع شهری و صنایع دستی ظاهر می شوند، وظایف دلسوزانه هدایت می شوند... بشریت هنوز خود و این سیاره ای را که ما در آن زندگی می کنیم، محو نکرده است. هنوز نه... اگرچه منابع لازم برای انجام این کار از هم اکنون وجود دارد. با توجه به این موضوع، آیا نمیتوان آن را بررسی کرد تا جمعیت شغل دیل را به عنوان یک پیروز و در مقابل شکست ببینند؟ او با پوزخند جذاب، روان پر زرق و برق و احساسات شکنندهاش میتواند عصر جدید را با ویژگیهای انسانگرایانه به شیوهای ظریف و متقاعدکننده آشنا کند. به خصوص در زمان هایی که خانم ها در حال کسب قدرت و قدرت بیشتر هستند، جهان به تعادل نیاز دارد، معنای دیگری از قدرت مردانه: بدون دارو، سلامتی قابل توجه، استانداردهای روشن و محکم، قابل اعتماد بودن و استحکام، احتیاط و انضباط، ظرفیت پیگیری باورها، استفاده خردمندانه از خصومت و همچنین درک انسان گرایانه از اهمیت محبت در تمام نشانه های آن. سال 2012 یک دوره طولانی از تغییرات شدید جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی در سیاره ما است. شاید فرصتی برای بازیابی دیل کوپر از Dark Cabin فرا رسیده باشد؟ سپس، در آن مرحله، دیل کوپر سرانجام خود را از «کنترل باب» رها میکند و به دنیای تلویزیون بازمیگردد، صرف نظر از اینکه در سریال Twin Peaks دیگری باشد یا در نوع دیگری از کاردستی. اقامت دیل در هتل تاریک بالاخره باید تمام شود.
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من احساس کردم که آلبرت روزنفیلد به نظر می رسد خوزه فرر باشد. معلوم شد که فرزندش میگل است. در واقع، من خواهم بود.
بسیاری از افراد بهتر از دیوید لینچ میتوانند کارهای هولناک، حتی منفور تلویزیونی انجام دهند (کسی که به نظر میرسد ریک ویکمن است که شبی را به یاد میآورد که از آینه تمسخر میکند. اساساً به همان اندازه که توئین پیکس شگفت انگیز است). دستهای از افراد و چند نماتد میتوانند خطوط داستانی و ترفندهای داستانی قانعکنندهتری را نسبت به دیوید لینچ ایجاد کنند (هر یک از دئوس سابق ماشینی متواضعانه در اینجا نمایش داده میشود، از ضربههای تصادفی به سر تا لباسهای Bo-peep که به همراه آنها مفید است. توسط متخصصان درگ کوئین DEA، از نگهداشتن ژورنالهای دوگانه گرفته تا اعدامهای «خطرناک» که جوانمردانه نام خود را روشن میکنند و حروف را زیر ناخنها میگذارند، از ترسیم نقشههای غارها و نامهای آشفته مناطق آرتورین گرفته تا «یقههای شوک الکتریکی» که ظاهراً نیازی به آن ندارند. منبع برق از چندین باتری Mignon گذشته است، یا شاید آنها با مایکروویو پخش یا "شرط خالص" کار کنند، کسی که می تواند با اطمینان بگوید). روزی روزگاری، افراد زیادی مانند دیوید لینچ نمیتوانستند کارهای کاملاً عجیب و غریب انجام دهند، اما با فکر کردن به 100 سال بیستم، چنین بود. اما برای پول نقد من، لینچ هنوز حاکم پرکی است. و این بدان معناست که هنوز در اینجا انحرافات زیادی وجود دارد، به همان اندازه که مطمئن شوید سه قسمت در سری 2 را پشت سر گذاشته اید، جایی که بدیهی است مدیران فیلمنامه در تعطیلات بودند، و چیز تبدیل به نوعی متخصصی می شود که با درخشان ملاقات می کند. خانمهای جوان در مورد تنظیم موسیقی دبیرستانی.
منظورم از پرانرژی، احساس ساده، آزاد، مفهومسازیشده، و عملاً به سبک پایتون است. همانطور که شخص دیگری در اینجا مطرح کرد، توئین پیکس به نظر می رسد هر فکر گذرا یا انگیزه شانسی، صرف نظر از اینکه چقدر توسعه نیافته یا بی معنی یا کسل کننده یا غیرمنطقی ("او فقط به منطق خم می شود"، لینچ در مورد خودش در نقطه ای خاص می بیند) به نظر می رسد. فقط برای جهنمش: "جهنم، این فقط یک سریال تلویزیونی است". این تمایزها به طرز عجیبی با توجه انتقادی به پلان، موسیقی خلق و خو، کار دوربین و نورپردازی هوا - گویی که مقاله نویسان و گروه آفرینش از جزایر مستقل اقیانوس آرام دور می شوند و عموماً دچار نوعی ارتباط نادرست می شوند. بخشی از طنز، طنز مدرسه ای نسبتاً ادراکی است، برخی از آن ها بی تقلب است (و همه در وسط). بخشی از بازیگری پیش می رود (فلوتیست لوری هر صحنه ای را که در آن حضور دارد می گیرد)، برخی از آن سنگین است. این مجموعه با چالشها، آزمایشها و تزلزلهای ناپایدار از نوعی به نوع دیگر روبرو میشود، به گونهای که امروزه هیچکس اجازه ندارد آن را ادامه دهد. در بیشتر موارد، لینچ سعی می کند سرگرم کننده باشد و با منابع منبع خود آشنا باشد، با خوشحالی از جادوگر شهر اوز یا یاغی استناد می کند، با این حال سبک کسل کننده او بیش از حد مطلوب و لطیف است تا واقعاً طنز باشد.
آن را در روحی که در آن ذکر شده است، بگیرید، و تجربه ای جذاب و شگفت انگیز تا حدودی عذاب آور را خواهید داشت. با این حال، پیش بینی نکنید که چیزی باید معنا پیدا کند. همانطور که گفتم، لینچ سازگار نیست. ویکی به ما اطلاع می دهد که در اینجا "جدی ترین تحقیق اخلاقی" وجود دارد. براستی؟ در واقع، شاید، اگر مفهوم شما از "شیطان" تا حدی مطابق با نفوذ در یک رویداد خیره کننده با ارائه رعد و برق بارق باشد. با این حال، من خودم آن را اینطور بیان نمی کردم. با فرض اینکه به شر نیاز دارم، به صفحه اول پست روزانه یا دروازهبان بسنده میکنم. روزی که برنامه تلویزیونی به ماجراهای پنهانی واقعی روی کره زمین بپردازد، ممکن است یک بار دیگر واقعاً جذاب شود. (نفسم را قطع نمی کنم.) عذاب می کشی؟ مرد کوچک کت و شلوار در حال حرکت در اتاق قرمز این کار را برای من انجام داد. علاوه بر این، صحبت کردن برعکس. آن صحنهها در هر خزانهای از برجستهترین دقایق تلویزیون که به طور قانونی تهیه شدهاند، جایی دارند. با این حال، منظور آنها از من نپرسید. آیا این ایده خوبی است که من فیلم را تحمل کنم تا بفهمم؟
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قلههای دوقلو (1990): قلههای دوقلو در سال 1990 فرستاده شد، مجموعهای از معاینه است که توسط دیوید لینچ هماهنگ میشود، دیل کوپر متخصص افبیآی از یک جامعه فروتن در خط کانادایی به نام دوقلو فرستاده میشود تا قتل جوانی به نام لورا پالمر را کشف کند. کوپر و کلانتر شروع به تحقیق می کنند و چیزهای کسل کننده ای را پیدا می کنند که در این شهر رخ می دهد که تا آن زمان ساکت بود. قله های دوقلو در آن مرحله یک دستاورد ارزیابی بود، قسمت آزمایشی آن مورد توجه عموم قرار گرفت، البته این روزها اینطور نیست، قله های دوقلو یک دستاورد برای تلویزیون بود، داستان به شدت من را خیره کرد، شخصیت ها، راز در فهمیدن اینکه چه کسی لورا را کشته است و افشاگریها در این شهر آرام، داستان را بینهایت بهتر میکند، فصل اصلی در واقع بسیار عالی است، شخصیتها من را بسیار مجذوب کردند، بهویژه کوپر و رابطه صمیمانهاش با کلانتر، و همچنین کاملاً متفاوت ساکنان شهر نیز در این فصل 1 بسیار مورد بررسی قرار می گیرند، من واقعاً توئین پیکس را دوست داشتم. بلبرینگ علاوه بر این عالی است، موسیقی و طرح داستان، اصلیترین چیزی که پس از سالهای بیشماری به وجود آمده تزیینات است، Twin Pinnacles دقایقی خیرهکننده دارد، مانند کاردستی در یک طراحی سری است، باید تلاش کنید تا آن را درک کنید. اکثر این صحنهها به دلیل پیشرفتهایی هستند که به دلیل زمانی که نوآوری مثل امروز نیست، بخش بزرگی از تجسمهای بهبودیافته اصلاح نشده بودند، اما در صورتی که با فکر دورهای تماشا کنید، این کار را نخواهید کرد. فکر کنید که خیلی وحشتناک است، و بدیهی است که چند ثانیه بعد از آن وجود دارد، توئین پیکس علاوه بر این دوست دارد تحولات و صداهایی را در بر بگیرد که شما را در این شرایط تلاش برای درک آنچه در حال رخ دادن است قرار می دهد. درجه 8.
توین پیکس (1991): شاید اینجا سقوط شروع شود، با پیشرفت فصل اولیه، فصل دوم به سرعت بازسازی شد و در راستای سازنده، سریال باید جلاد را در آن کشف کند. در سال بعد، بهترین جذابیت Twin Pinnacles راز آن است، درک و نتیجه گیری واضح است، بنابراین کشف جلاد عظیم الجثه در سال دوم سریال چیزی بود که لینچ را که قسمت زیادی از فصل بعدی را از دست داده بود، متحیر کرد. بنابراین ما تا کنون یک سازنده هوسباز داریم، طرفدارانی که درخواست ادامه دارند، رئیس گم شده و آسیب پذیری ادامه، واضح است که ترکیب مناسبی نبود، در نهایت فصل بعدی ارائه شد، قسمت اول هنوز عالی بود، طرفداران را حفظ کرد، بنابراین تا زمانی که اپیزود هفتم که افشای عظیمی داشت و از آن نقطه به بعد سریال رو به افول گذاشت، قبل از ادامه باید بگویم که واقعاً فصل بعدی وحشتناک نیست، حتی قسمت هفت و سایر قسمت های از دست رفته واقعی هستند. بسیار جذاب است، با این حال، بدون یک راز مهم، جمعیت در حال رها کردن قله های دوقلو بودند، قسمت هفتم به طور خاص بسیار عالی است، کل افشای جلاد عالی است، با این حال همانطور که در بالا گفته شد، راز فاش شدن بزرگ، پوسیدگی آن بود. لینچ در حال هماهنگی چند قسمت بود و جمعیت شروع به فریب خوردن کردند. ، به عنوان تکنیکی برای زنده نگه داشتن او، زندگی پست دیگری ارائه شد که بسیار فراموش شدنی است، بنابراین تعداد زیادی از قسمت دوم فصل 2 داستان فرعی است، چند مورد مناسب و طاقت فرسا، و طرح اساسی نادیده گرفته شد، سریال چون غیبت ازدحام کنار گذاشته شد، سریال تعطیلی ندارد، و قسمت آخر کاملاً پویا بود و کاملاً خارج از دنیای واقعی اتفاق میافتد، سعی میکرد در درون به پایان برسد، حتی اتفاقی که با Evangelion افتاد، جمعیت از این کمال متنفر بودند. دلیل بزرگی وجود ندارد و سریال را واقعاً بسته نمیکند، متوجه میشوید که این پایان کار نیست، حتی باعث ناامیدی میشود، لینچ از جایی که میبرد تحقیر میشود، سریال ادامهای نخواهد داشت و در پایان آن چیزی که بود تعداد بیشتری از پرس و جو از پاسخ به. بخش 1: 8، بخش 2: 5.
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بین موارد جالب و متقاعد کننده تضاد وجود دارد. در حالی که آثار جالب اغلب برای مدت طولانی پس از پایان کار، مزیت و کیفیت خود را حفظ می کنند، آثار متقاعد کننده به شدت با زمان ساخته شدنشان مرتبط هستند. آنچه در آن روزها به عنوان جدید و تخیلی احساس می شد، پس از مدتی به طور کلی تبدیل به یکنواخت و بی اهمیت می شود، زیرا دائماً توسط موارد بعدی تقلید می شود. «توین پیکس» هر دوی اینها را دارد. من این فرصت را داشتم که بعد از سالها سریال را دوباره تماشا کنم و میتوانستم این دو را حس کنم که در نوع خود و متقاعدکننده هستند. احساس می کردم که یک قطعه قدیمی و گاهی فرسوده شده است، اما پس از اینکه یک بار دیگر به خلق و خوی تبدیل شدم، فکر کردم که نمایش واقعاً خوب است. مولفههای درام نادرست، خندهدار هستند، با این حال حتی با خط داستانی تخیلی اشتباه و اجزای عجیب و غریب و رویاگونه هستند. فصل اصلی تقریباً هیچ فعالیتی ندارد و برای ارائه Twin Pinnacles و ساکنان آن به اندازه لازم زمان می برد. کیفیت آنچنان استثنایی نیست که روسای و نویسندگان مختلف در این کار شرکت کردند، با این حال به طور کلی همه چیز یکنواخت است و، صرف نظر از سرعت پایین، به اندازه کافی جذاب است. ملاحظات، قطعهای را به پایان میرساند، با این حال، پایان فصل شدید و فراتر از مضحک نشان میدهد که چگونه میتوان با موفقیت از بازگشت ما استقبال کرد. با این حال، داستان دونا و جیمز اصلیترین چیزی بود که احساس خستگی میکرد، حتی گاهی اوقات تماشای آن طاقتفرسا بود. آیا کسی واقعاً به آنها اهمیت می داد؟
فصل دوم برای شروع قسمت های جدی قدرت احتمالاً بهترین قسمت های تاریخ را ارائه می دهد (از همه مهمتر "ارواح تنهایی") اما پس از کشف جلاد لورا کاملاً از بین می رود. . اجزای درام ساده چیزهای اصلی باقی مانده است و دیگر حتی شبیه یک مسخره نیست. شخصیت ها شخصیت های کاملاً متفاوتی دارند و دائماً کارهای بی معنی انجام می دهند. سقوط بن هورن به زوال عقل ضعیف و جیمز به عشق جدید ستودنی می تواند در بین وحشتناک ترین تقاطع های تاریخ تلویزیون قرار گیرد. ویندوم ارل بهعنوان یک خطر جدید پتانسیلهایی داشت، اما با اتلاف وقت و رفتاری مانند یک گول پیچی بدون هیچ پیامد واقعی، تمام میشود. قسمت آخر «فراتر از زندگی و مرگ» نه قافیه دارد و نه دلیل هنوز تا حدی ظاهراً جذاب است. ممکن است این چیزی باشد که دیوید لینچ باید انجام دهد، اما باعث شد که 10 قسمت گذشته را به طور قابل ملاحظهای بیفایدهتر احساس کنم.
تقریبا سی سال پس از این واقعیت، لینچ بالاخره فرصتی برای رفع مشکل پیدا کرد. نمایش و کنترل کامل مبتکرانه داشته باشد. جالب اینجاست که او در آهنگسازی و هماهنگی تمام قسمت ها خودش مشارکت داشت. در هر صورت، نتیجه نهایی بیشتر از سری اول به «آتش قدم بزن» نزدیک است. همانطور که شخصیتها همچنان میگویند، دیگر حتی شبیه یک نقطه مشابه نیست. آمریکا تغییر کرد، تلویزیون متحول شد، ما تغییر کردیم. بسیاری از موقعیتها حتی برای یک لحظه در Twin Pinnacles رخ نمیدهند، و اکثر شخصیتهای قابل تأیید بهتازگی شغلهای جزئی پیدا کردهاند. در حالی که سری اول واقعاً مستقیم و خود توضیحی بود، هیچ کس به ما کمک نمیکند تا آنچه را که اتفاق میافتد مرتب کنیم. صرف نظر از اینکه از موضوعات و تصاویر تکراری لینچ اطلاع دارید، به خصوص در قسمت پایانی، چند مشکل وجود خواهد داشت. این یک لعنت بر فیلم پر هیاهو و کاملاً لینچی 20 ساعته است، با این حال من از آن قدردانی کردم. با وجود برخی CGI های متواضعانه تا حد زیادی (خدایا، آن صحنه رفیق توپ پرش و دستکش)، تعداد زیادی عکس از نظر ظاهری و اقلیمی چشمگیر و تعداد زیادی دقایق گروهی وجود دارد. با این حال، من آن را برای طرفداران بد به استخوان تجویز می کنم.
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با توجه به تلویزیون، برنامه های بسیاری وجود دارد که می توانید آنها را مثال بزنید. علاوه بر این نشان می دهد که شما می توانید قانع کننده تماس بگیرید. بیشتر نمایشهای زیادی وجود ندارد که بتوانید آنها را محوری بنامید. "Twin Peaks" به هر حال نمایشی است که به سرعت از کنترل خارج شد.
فصل 1 هر قسمت عالی بود. در هر قسمت چیزی خیره کننده بود. علاوه بر این، فصل 1 آنقدر که فکر میکنید محبوب نبود. قسمت اولیه بود. این خلبان 2 ساعته تمام طول بود. یکشنبه شب پخش شد. 6 قسمت زیر در روز پنجشنبه ساعت 9 پخش شد.
فضای کششی دشواری بود. "به سلامتی" معکوس پخش شد. اپیزود هفته های اصلی عمیقاً ارزیابی شد. به هر حال، 5 هفته بعد، نمایش همچنان بینندگان خود را از دست داد. همه چیز برای یک فصل دیگر "تاری" به نظر می رسید. قسمت آخر چهارشنبه به وقت اختصاصی ساعت 10 شب منتقل شد! مارک آیس باید ABC را هدایت می کرد تا درباره فصل دیگری به او بگوید. او نیازی به صخرهگیر نداشت. او قصد داشت در صورت عدم بازگرداندن راز به آن بپردازد! او در حال تغییر قسمت آخر تا سیم بود. از آنجایی که FOX (و شاید یک کانال پیوندی) مشتاق دریافت نمایش بود، توئین پیکس برای فصل دیگری پخش شد. آخرین قسمت از فصل 1 برنده افتتاحیه عصر چهارشنبه خود شد. همه چیز برای نمایش سال دوم خوب بود. از آنجایی که این برنامه در زمان افتتاحیه عصر چهارشنبه خود برنده شد، همه مات و مبهوت شدند که ABC برنامه نمایش را برای شنبه شب در ساعت 9:00 برای فصل دوم برنامه ریزی کرد. همه فکر کردند که چهارشنبه ساعت 10:00 بازی خواهد کرد. به هر حال، افرادی که به نظر نمیرسند آن قسمت را به خاطر بسپارند، در واقع نیمی از تماشاگران کمتری نسبت به قسمت آزمایشی داشتند. بر این اساس، مسائل مربوط به فصل 2.
وقتی فصل 2 منتشر شد، هر قسمت همچنان تماشاگران خود را از دست می داد. ABC سازندگان سریال را مجبور کرد تا راز "چه کسی لورا پالمر را کشت" "حل" کنند. بعد از آن نمایش خود ویران شد. 6 قسمت بعدی یک شکست بود! میتوانست در حال حاضر رازی وجود نداشته باشد. در نقطه ای که نمایش دوباره تعادل خود را پیدا کرد از نقطه بی بازگشت گذشته بود. آخرین تلاش ناامیدانه برای نجات نمایش. ABC برنامه ریزی مجدد نمایش را به پنجشنبه ها در ساعت 9:00 انجام داد. به هر حال «توین پیکس» با «به سلامتی» درگیر نشد، برنامه دیگری در FOX وجود داشت که گروه جوان را جذب می کرد. آن نمایش "Beverly Slopes 90210" بود. "Twin Peaks" در افتتاحیه برنامه مشخص شد که حداقل ترین نمایشی است که تا به حال (تا آن زمان) ارزیابی شده است. ABC نمایش را کنار گذاشت. 2 قسمت آخر بعد از پایان فصل تلویزیون، دوشنبه شب به عنوان یک فیلم پخش شد.
توئین پیکس در فصل 2 عالی بود تا اینکه آنها راز را حل کردند. بعد از آن فقط یک پاک کننده دیگر بود و به طور کلی یک پاک کننده عالی نبود.
قسمت آخر (با هماهنگی دیوید لینچ) عالی بود. به هر حال در یک صخره به پایان رسید. این cliffhanger تا سال 2017 عجیب باقی ماند.
در مجموع در صورتی که هرگز نمایشی را که باید ندیده باشید. برنامه های تلویزیونی را تماشا کنید و سپس "آتش با من قدم بزنید". "Fire Stroll With ME" را دوست داشتم. برای من که بسیار برتر از هر یک از 2 قسمت های زمانی بود!
اشتباه نکنید فصل 2 هنوز تلویزیون عالی است. بسیار برتر از نمایش هایی است که ABC امروز اجرا می کند. به سادگی این است که فصل دوم باید با فصل اول رقابت کند. در واقع، حتی 26 سال پس از این واقعیت، فصل 3 "Twin Peaks" هنوز با فصل 1 رقابت دارد.
دانلود سریال Twin Peaks 1990 (توئین پیکس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فقط چند بار..؟ در واقع... فقط چندین بار این داستان مهیج، درخشان و منحصر به فرد را دیده ام. "Twin Peaks" IT است! داستان تک شات که بهترین چیزی است که تا به حال ساخته شده است.
دیوید لینچ هنرپیشه برجسته پس از این به گوساله طلایی من تبدیل شد. فکر کردن در مورد ساخت چیزی مانند "Twin Peaks" کاملاً به پایان رسید. بسیاری از افراد نمیدانستند یا قدرت تماشای شکوفایی علاقههای سست را نداشتند. واقعاً برایم مهم نبود که از اول چه کسی لورا را کشته است. همه چیز را در نظر گرفتم، بدیهی است که یک بار دیگر به آن فکر کردم، با این حال به احتمال زیاد اهمیتی نمی دادم که مدتی طول بکشد. نمایش واقعی به اندازه کافی جذاب بود. کاراکترها و اولین کار دوربین و بدیهی است که موسیقی حیرت انگیز بود. صرف نظر از این که شنیده اید که "سقوط" - ملودی برای شروع مانند ساعت، هرگز از آن خسته نشدید.
همه سرگرم کننده ها فوق العاده هستند، با این حال یک سرگرم کننده وجود دارد که به اعتقاد من توجیه اصلی برای آن است. چرا این نمایش باشکوه به بهترین تبدیل شد. علاوه بر این، کایل مک لاکلان در کار دیل کوپر است. من هرگز او را ندیده بودم. او برای من کاملاً جدید بود. بعدها او را در «مخمل آبی»، «تلماسه» و «پنهان» دیدم. او کاری را با دیل کوپر انجام داد که فکر میکنم هیچ هنرمند دیگری نمیتوانست انجام دهد. شما نمی توانید او را تحقیر کنید. او (همانطور که آدری می گوید) عالی است. وقتی دوباره شروع به تماشای سریال میکنم، معمولاً برای صحنهای که او با دو قلههای دوقلو تصادف میکند، سخت معطل میشوم... علاوه بر این، زمانی که او با هری در کلینیک اورژانس ملاقات میکند (صحنهای شگفتانگیز که در آن آنها در انتهای یک بازی ایستادهاند. راهرو).
و بدیهی است که ما شریلین فن شگفت انگیزی را در نقش آدری هورنای داریم. در اپیزودهای اصلی، او بدجنس است، اما پس از سر به پا افتادن برای کوپر، فردی او تغییر می کند و عالی می شود. احتمالاً فن زیباترین سرگرم کننده روی این سیاره است. آدری او بهترین فرد زن در توئین پیکس است.
دوستداشتنیترین قسمت من قسمتی است که مدی در آن جا میگذرد. صحنه شماره 1 من زمانی است که کوپر سنگ ها را پرتاب می کند. علاوه بر این، خط شماره یک من این است... "Black as 12 PM on a Moonless night" (کوپر در مورد اینکه چگونه به قهوه اش نیاز دارد).
وقتی آخرین قسمت تمام شد، احساس ناامیدی نکردم . من متوجه شدم که بسیاری از افراد خشمگین شدند، با این حال فکر میکنم لینچ به سریال پایانی فوقالعاده بخشید. من نیاز داشتم که کل نمایش را یک بار دیگر ببینم... چه چیزی، از حدود سال 1990 شروع شد، من آن را حدود هشت یا چندین بار دیده بودم. یک بار آن را در شمال آخر هفته دیدم. شاید من دیوانه هستم، با این حال «توین پیکس» تفاوت بزرگی برای من ایجاد کرد. به نظر من یک فیلم بلند و طولانی است... بهترین فیلم ساخته شده.
خیلی سخت و کُنده