خلاصه داستان : کمال وردار با ریحان همسرش که اون رو عاشقانه دوست داره همراه پسرشون یه زندگی خوب و خوشحال دارن..کمال تو سالروز تولد دو سالگی پسرش چیزی ذهنش رو درگیر میکنه و مجبور میشه بره به کارخانه خودش و در اونجا به خاطر اتفاقی که رخ میده و حادثه ای که پیش میاد کمال به کما...

خلاصه داستان : لونت و سودا با یه عشق بزرگ با هم ازدواج کردن ولی 18 سال پیش از هم جدا شدن . لونت که طمعش تموم شدنی نداشت باعث شد به این زندگی خرم ولی کوچک پایان بده . سودا که عاشقانه همسرش را دوست داشت درست روزی که قصد داشت خبر حامله بودنش را به لونت...

خلاصه داستان : خلاصه داستان : اونور که یک شرکت نمایندگی های ناموفق پخش دارو داره، سه روز مونده به عید قربان سه هدف رو دنبال میکنه: آشنایی با خونواده ی دوست دخترش تو شهر آیوالیک، شغلش که ازش اخراج شده رو دوباره بدست بیاره و این که در دو هدف اولش با وجود مخالفت های رفیقِ راهش...

Days before Eid, a salesman fired from his job drives to meet his girlfriend's family, but the trip goes astray due to his zany travel buddy.

خلاصه داستان : داستان محمد کاراهانلی پسری که از پدرش محبتی ندیده و از سوی پدر آزار و اذیت دیده و تنها هدفش اینکه شرکت محصولات بهداشتی خودش رو گسترش بده و خودش رو به پدرش ثابت کنه و خواهری که باید از دو خواهرش که در معرض گیردادن و سخت گیری ناموسی پدر قرار دارند حمایت کند...

It is the story of Yaren Ulucinar, the only dream of Mehmet Karahan, who grew up by the physical violence of his lover's father and raised his own cosmetics company and won the appreciation of his father, and the only dream of trying to take care of two sisters and depriving his two sisters because of his father's honor obsession.

خلاصه داستان : نایت که برای رفتن به دانشگاه برنامه ریزی می کند، در تمام تابستان آرزوی ساختن موسیقی با دوست دخترش را دارد. اما تمام رویاهای او باید برای مدتی متوقف شود.

Gece's dreams are put on hold when she moves to Foça to support her special needs sister. There, she meets Özgür, a sailing instructor caring for his brother with Asperger's Syndrome. As Gece learns from Özgür and embraces maturity, her relationship with her boyfriend Emir faces challenges. She must choose between pursuing true love or staying committed to her previous life.

خلاصه داستان : حتی شانس هم بدون گم شدن در توزلویاکا نمی‌گذرد، اما با سر در میان کسانی که همدیگر را به عنوان برادر انتخاب کرده‌اند فرو می‌رود... این بار، سفر امید آغاز شد... باعث شد تا هر خیابانی را که رد می‌کردند، هر کسی را که نام می‌بردند، لمس کنند. تشنه ظلم، بی عدالتی، عشق بودند... این...

خلاصه داستان : مهری یک کمیسر پلیس و یه مادر داغداره. سال ها پیش بعد از خودکشی دخترش مجبور میشه یه تصمیم مهم بگیره و این تصمیم باعث میشه که همسر و پسرش اونو ترک کنن و اون همراه با نوه اش که تنها یادگار دخترشه به زندگی ادامه بده. سال ها بعد وقتی مسبب مرگ دخترش، اژدر...

خلاصه داستان : سه خواهر بی خبر از هم بودن به روز یه نامه ای به دستشون میرسه و تو عروسی یکی از خواهرا همدیگرو میبینن ولی شب عروسی تو وضعیتی میافتن که انتظارشو نداشتن،یکی هنرمند،یکی دکتر و یکی دیگه صاحب باغ های دور افتاده ، این سه خواهر بعد اون شب نمیتونن از روستای اگه بیرون بیان...

Three sisters who grew up unaware of each other receive a mysterious letter one day and meet at the wedding of one of them. But on the wedding night they will find themselves in an unexpected situation. After that night, they cannot leave the beautiful town of the Aegean and are forced to live together. This imperative condition gradually leaves its place to the adventure of discovering brotherhood, friendship and solidarity.

خلاصه داستان : یوسف، دانشجوی با استعداد و باهوش دانشگاه و یامور دختری با اعتماد به نفس، صادق و دوست داشتنی است که در یک دانشگاه درس میخوانند. یامور، تنها دختر خانواده اش است و بسیار وابسته به پدرش است. یوسف که همیشه مخفیانه برای تامین هزینه خانواده اش بعد از دانشگاه کار میکند، یک روز هنگام کار...

A dramatic story of a mother who commits a crime for her child and the love between two young people that will be tested by this guilt.

خلاصه داستان : در منطقه جنوب شرقی ترکیه، خانواده آلتون در یک روستای کوچک در دامنه کوه زندگی می کنند که گرفتار یک جنگ 25 ساله است که زندگی روزمره آنها را به یک مبارزه جهنمی تبدیل می کند و..

In the southeast region of Turkey, the Kurdish family of Altun lives in a small mountainside village plagued by a 25-year war that makes their daily lives a hellish struggle. As the war intensifies, the family is forced to migrate west to the city of Istanbul.